دوری دو روزه کارگری ملی در هفته گذشته علیه خصوصی سازی قریب الوقوع برق، تلفن، آب و خدمات حمل و نقل آفریقای جنوبی تنها موفقیت آمیزی بود. اما همراه با پویاییهای اخیر منطقهای و تشنجهای حزب حاکم، این حس را بیشتر میکند که کنشگران اکنون از نئولیبرالیسم افسارگسیخته و استبداد سیاسی که پیوسته آن را در حاشیه جهان همراهی میکند به ستوه آمدهاند.
برای نشان دادن، استراتژی نئولیبرالی شکست خورده رابرت موگابه در زیمبابوه در طول دهه 1990 باعث ایجاد حکومت بد، شورش و جنبش مخالف اتحادیههای کارگری و فقرای شهری شد. موگابه از زمان شکست در رفراندوم فوریه 2000، نه تنها با سخنان چپ/راست و با فعال کردن یک شبه نظامی که خود را به عنوان اصلاح طلبان ارضی معرفی می کرد، پاسخ داد.
او همچنین در سه انتخابات، از جمله نظرسنجی سراسری آخر هفته گذشته شهرداریهای دهات، تقلب کرد. در بیش از نیمی از ولسوالی ها، ارعاب چنان شدید بود که جنبش تغییر دموکراتیک (MDC) حتی نتوانست نامزدهای خود را برای 1400 کرسی ثبت نام کند. دستگیری، ضرب و شتم و شکنجه حامیان MDC بار دیگر شاهد بود، در شرایطی از تشدید گرسنگی ناشی از خشکسالی و سیاست های دامداری، که در آن کمک های غذایی توسط ستوان های موگابه به عنوان سلاح استفاده می شود و تجاوز به زنان روستایی مخالف رژیم او. نیز به شدت در حال افزایش است.
در مورد نگرانی فزاینده در مورد رکود داخلی حزب مخالف و جهت گیری محافظه کارانه، اواخر ماه گذشته MDC سخنگوی اقتصادی نئولیبرال، ادی کراس، یک تاجر سفیدپوست را به نفع وکیل حقوق بشر سابق تروتسکیست (و هنوز هم چپ) اخراج کرد. مورگان تسوانگیرای، دبیر کل MDC نیز صحبت از اقدام توده ای غیرخشونت آمیز را آغاز کرد.
مهمتر از آن، فعالان جامعه مدنی مترقی در مجلس ملی قانون اساسی نیز شروع به تغییر استراتژی خود برای تظاهرات مردمی در هراره کرده اند، که در هفته های آینده از پایگاه شهرک به جای محل تظاهرات سنتی در کنار پارلمان، آسیب پذیر به عنوان آسیب پذیر، آغاز شده است. این به سرکوب پلیس/ارتش است. دانشجویان، کارگران و دیگر فعالان ضد خصوصیسازی پس از شش ماه سوگواری پس از انتخابات، مجدداً علیه موگابه مقاومت میکنند.
تابو امبکی، رئیسجمهور آفریقای جنوبی، بهعنوان نمونه دیگری از رهبری دولت منحط، به ندرت به ندرت در هنگام افتتاح کنفرانس سیاستگذاری ANC در 27 سپتامبر، آنقدر تدافعی پارانوئید به نظر میرسید. امبکی با حمله به «جناحهای فرقهگرای چپ» که گفته میشود «همین سنگر را با نیروهای ضد سوسیالیستی که آنها ادعا میکنند دشمنان قسم خوردهشان هستند، اشغال کردهاند»، به پیروانش هشدار داد که «این افراطیچپ برای جا انداختن خود در صفوف ما کار میکند. این کشور می کوشد از فرآیندهای دموکراتیک داخلی ما برای پیشبرد دستور کار خود، در برابر سیاست های مورد توافق بلندپایه ترین ساختارهای تصمیم گیری ما سوء استفاده کند.
مبکی که در وهله اول تهدیدی برای رهبران چپگرای کنگره اتحادیههای کارگری SA (Cosatu) بود، نتوانست آنها را متقاعد کند که اعتصاب 1-2 اکتبر را به بعد از نشست سیاست اقتصادی وعده داده شده در سال آینده به تعویق بیندازند. در همان زمان، یک سند مخرب توسط واحد آموزش سیاسی ANC به بیرون درز کرد. اگرچه هنوز در حال بازنویسی است (احتمالاً در http://www.anc.org.za ظاهر می شود)، نگرانی امبکی در مورد اولترا چپ گرایی را می توان از این جملات استخراج کرد:
اتهام نئولیبرالیسم منسجم ترین پلتفرم ارائه شده توسط اپوزیسیون چپ در مبارزه با کنگره ملی آفریقا و دولت ما است... در کشور ما، این حزب توسط جناح های مهم در حزب کمونیست SA و Cosatu و همچنین نمایندگی می شود. انجمن ضد خصوصی سازی، بخش محلی Jubilee 2000، و سایر گروه ها و افراد. همه اینها با همتایان همفکر خود در سطح بین المللی ارتباط برقرار می کنند و تلاش می کنند تا آنها را برای همبستگی با آنها در حمایت از کمپین ضد نئولیبرال در کشور ما بسیج کنند.
«این تشکلهای خاص ضد نئولیبرال تلاشهای ما برای کمک به پیروزی رنسانس آفریقا را بهعنوان بیان زیر امپریالیسم تعریف میکنند. آنها ادعا می کنند که کنگره ملی آفریقا و دولت ما به عنوان نماینده و ابزار بورژوازی آفریقای جنوبی عمل می کنند که به گفته آنها به دنبال تسلط بر قاره آفریقا است. آنها فراتر می روند و می گویند که روح ANC توسط یک جناح طرفدار سرمایه داری و بنابراین نئولیبرال تسخیر شده است.
خلاصه بدی از خرد متعارف چپ مستقل نیست. اما اینجا جایی است که منطق به هم می خورد:
ائتلاف ضد نئولیبرال امیدوار است که غول سقوط کرده، ANC را زیر پا بگذارد و به سوی یک انقلاب سوسیالیستی پیروزمند، هر قدر که تعریف شود، پیش برود. بهتر از آن، امیدوار است که با درگیر شدن در هر نوع مانور، از جمله توطئه در مورد اینکه رهبران آن چه کسی باید باشند، بتواند کنترل کنگره ملی آفریقا را به دست گرفته و از آن برای اهداف خود استفاده کند. برای دستیابی به این اهداف، ائتلاف ضد نئولیبرال آماده است تا با نیروهای نئولیبرالیسم به عنوان متحد خود رفتار کند. بنابراین، با آنها متحد میشود تا علیه کنگره ملی آفریقا و دولت ما آتش گشوده باشد.»
آنچه در تراکت ANC جدید است، اول، اتهام مضحک این است که چپ هندی با راست نئولیب کار می کند، و دوم، این تصور درست که همبستگی بین المللی اکنون یک متغیر سیاسی معنادار است، نکته ای که در پایان به آن باز می گردم.
کمپین اقدام درمانی اولین ذینفع بزرگ بینالمللی گرایی پس از آپارتاید بود، زیرا جهان از سیاستهای نسلکشی امبکی در مورد HIV/AIDS در سال 2000 مطلع شد. اکنون، اتهام زیر امپریالیسم SA در واقع در سراسر منطقه مطرح میشود. دو هفته پیش در هراره، استراتژیستهای جنبشهای اجتماعی آفریقای جنوبی، سازمانهای غیردولتی، کارگران، زنان، افراد بیزمین و فعالان محیطزیست گرد هم آمدند تا درباره جایگزینهای مشارکت جدید امبکی برای توسعه آفریقا (نپاد) بحث کنند. اتحاد فعالان توسط بسیاری از این نیروها شکل گرفته بود، به عنوان مثال، جنبش اجتماعی SA Indaba. ائتلاف زیمبابوه برای بدهی و توسعه؛ شبکه عدالت اقتصادی مالاوی؛ کمپین سوازیلند علیه فقر و نابرابری اقتصادی؛ و دیگران در شبکه همبستگی مردم آفریقای جنوبی - در نشست جهانی ژوهانسبورگ در مورد توسعه پایدار یک ماه پیش.
از زمانی که امبکی و اولوسگان اوباسانجو از نیجریه این سند را به طور رسمی در ابوجا ارائه کردند، بیانیههای قوی ضد نپاد از گروههایی مانند اینها در طول سال گذشته پدیدار شد (به ZNet Commentaries، 21 ژوئن 2002، 4 نوامبر 2001 مراجعه کنید). فقط باید چهار نکته را تکرار کرد:
* با توجه به منشأ آن در جلسات بین امبکی، رهبران گروه 8 و غولهای تجاری داووس که در سال 1999 آغاز شد، روند پشت نویسندگی/مالکیت طرح آفریقا به طرز مهلکی ناقص بود. شش ماه پس از نهایی شدن نپاد؛
* تعهد نپاد به حکمرانی خوب پس از چشمک زدن امبکی/اوباسانجو به تقلب در آرا و سرکوب در چندین کشور، از جمله نه تنها زیمبابوه و زامبیا، بلکه نیجریه و آفریقای جنوبی، مضحک تلقی میشود.
* در مورد استراتژی توسعه، نپاد به سمت تقویت نقش بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی، خصوصیسازی زیرساختهای آفریقا و پهن کردن فرش قرمز برای منافع تجارت آزاد شرکتها متمایل است. و
* Nepad نهادهای پدرسالارانه، شیوه ها، روابط قدرت و حتی فلسفه های موجود را تقویت می کند.
در مورد نکات اول و دوم کمی شرم نخبگان ظاهر شده است، اما سوم و چهارم نه. در واقع، امبکی با موفقیت نپاد را در سه کنفرانس بزرگ در سه ماه گذشته هدایت کرد: راه اندازی اتحادیه آفریقا در ژوئیه در دوربان. اجلاس جهانی اوت و سپتامبر در مورد توسعه پایدار در ژوهانسبورگ؛ و نشست سران سازمان ملل در نیویورک در اواسط سپتامبر. با وجود اعتراضات، سند پایه، که از بسیاری جهات بحث برانگیز بود (http://www.nepad.org)، علیرغم انتقادهای تند تقریباً تمام جامعه مدنی آفریقا، اصلاح نشد - و نخواهد شد - ://www.aidc.org.za).
نپاد به طور فزاینده ای به عنوان یک قطب مخالف عمل می کند و ترقی خواهان آفریقایی را از موانعی که شامل مرزها، جنسیت ها، گروه های زبانی و مناطق تمرکز بخشی است، عبور می دهد. توسعه سیاسی نابرابر در سراسر قاره آفریقا به این معنی است که مناطق مختلف با سرعت های متفاوت و با منافع خاص پاسخ خواهند داد. اما در برخی زمینهها میتوان انتظار ارزشها و شعارهای سیاسی مشترک یا حداقل همپوشانی داشت.
بنابراین حمایت از حقوق زنان نمادین است، تا حدی به این دلیل که نپاد عمیقاً مردسالار است. همانطور که بلا ماتامبانادزو فمینیست زیمبابوه ای از مرکز و شبکه منابع زنان گفت: «نپاد نه تنها از کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان، بلکه از پلتفرم اقدام آفریقا که به کنفرانس پکن و آفریقای جنوبی می رود نیز بی اطلاع است. اعلامیه جنسیت خود جامعه توسعه در سال 1997».
در برخی از این بیانیه های رسمی، مسائل مربوط به حقوق جنسی، به ویژه در زمینه ایدز، بخشی از گفتمان شده است. با این وجود، ماتامبانادزو میگوید: «نپاد میترسد که پتو را از روی چیزهایی که ما خصوصی میدانیم بردارد: فرهنگ، سکس و تمایلات جنسی». نپاد همچنین از ذکر کار بدون دستمزد زنان و هزینههای خشونت مبتنی بر جنسیت غافل شده است. مؤلفه برابری جنسیتی Nepad صرفاً لفاظی های معمول در مورد اعتبارات خرد، پروژه های درآمدزا و ادغام در بازارها است. در مقابل، گروههای زنان قاطعانه خواستار دستمزد اجتماعی سخاوتمندانه - مجموعه کاملی از خدمات ضروری - از ایالتهای خود هستند.
در آنجا شما حس خوبی هم از نقد و هم به طور ضمنی از جایگزین هایی که زنان و بسیاری دیگر از آفریقایی ها به دنبال آن هستند به دست می آورید. در مقیاس کل قاره، جستجو برای فلسفه توسعه پسا نئولیبرالی در میان این دسته از گروهها در اواخر دهه 1990، در کنفرانسهایی در آکرا، ژوهانسبورگ، لوزاکا، نایروبی و داکار آغاز شد که در ژانویه 2002 در نشست باماکو آفریقایی به اوج خود رسید. انجمن اجتماعی گروهها در حال حاضر دیدگاهی کلی ضد سرمایهداری دارند، اما آنچه که آنها «برای» هستند، همچنان متنوع است، مطابق با فرمول انجمن اجتماعی «یک نه خیلی بله».
به گفته نانسی کاچینگو از شبکه منطقهای Mwengo، «نقطه ضعف باماکو این بود که در سطح عمومی ماند، که در تقابل با آزادسازی، ریاضت اقتصادی و جهانیسازی خوب است، اما اکنون باید جایگزینهای دقیقی پیدا کنیم». اشتیاقی زیادی برای «اجماع مردم آفریقا» برای کمک به ارتقای سیستماتیکتر مطالبات ارگانیک مردمی / فروشگاهی وجود دارد. جدای از مبارزات طبقاتی و اجتماعی جاری، به نظر میرسد که این مطالبات در دو سطح شکل نبرد دارند: علیه پروژههای آسیبرسان خاص و در سیاست.
در جنوب/مرکز آفریقا، کمپینهای داغ کنونی (و عمدتاً موفق) شامل سه سد بزرگ است: Epupa در نامیبیا، Bujagali در اوگاندا و Mepunda Uncua در موزامبیک. در تانزانیا، سیستم گزاف کنترل ترافیک هوایی بریتانیا مورد مناقشه قرار گرفته است، در حالی که در سوازیلند، خرید جت شخصی 50 میلیون دلاری توسط رژیم سلطنتی اقتدارگرا با واکنش های مشابهی روبرو شد. جنبشهای دموکراتیک زامبیا نه تنها علیه نئولیبرالیسم، بلکه برای اعتراض مجدد به انتخابات دزدیده شده دسامبر 2001 مبارزه میکنند، در حالی که فعالان لسوتو محکومیت ماه گذشته اولین شرکت از دهها شرکت متهم به فساد مقامات محلی از طریق قرارداد سد بانک جهانی را جشن میگیرند.
شکستن سیاست دولتی سخت تر است. فعالانی که در تقاطع دموکراسی، حقوق بشر و نارضایتیهای اقتصادی-اجتماعی کار میکنند، نسبت به اینکه مکانیسم بررسی همتایان آفریقایی نپاد کشورهای منحرف را با هم هماهنگ کند، تردید دارند. همانطور که برایان کاگورو، مدیر گروه ناظر بحران در زیمبابوه، خاطرنشان کرد: «این فرآیند داوطلبانه است. اصلاحی نه تنبیهی; و بر اساس دیپلماسی آرام - همانطور که در ایجاد یک انتخابات آزاد در اینجا بسیار بی تاثیر بوده است.
پادزهر اصلی، نوع متفاوتی از بررسی همتایان است: همبستگی مردم. در زمانی که فرصتهای زیادی برای جلب توجه به رفتار بدخواهانه دولتها و سرمایهها به وجود میآید، اعتراضهای هماهنگ بسیار کم بوده است، اما ممکن است در حال تغییر باشد. اعتصاب علیه برنامه خصوصی سازی امبکی بین 10 تا 50 درصد از نیروی کار، بسته به اینکه شما به ANC اعتقاد دارید یا کوساتو، حمایت می شد. تظاهرات ستیزه جویانه 40,000 کارگر و فقرای شهری سه شنبه گذشته خیابان های ژوهانسبورگ را با بنرها و تی شرت ها قرمز کرد.
علاوه بر این، شبکه های بین المللی نیز در هفته های آینده فعال خواهند شد، همانطور که امبکی می ترسد. اعتراضات علیه محاکمه تروور نگوان و کنزینگتون 87 برای تظاهرات آوریل آنها در خانه شهردار ژوهانسبورگ در شهرهای بزرگ سراسر جهان (از جمله حراره) در 22 اکتبر برگزار خواهد شد. فشار جهانی نیز بر پرتوریا برای آزادی یک زندانی سیاسی افزایش یافته است. فعال روشنفکر خودمختار، جیمی یووانوویچ پریتو، که توسط حامیان باقی مانده پینوشه در دادگاه های نظامی شیلی تحت تعقیب قرار می گیرد – که ممکن است به زودی با استرداد از یک زندان محلی مواجه شود (http://southafrica.indymedia.org).
در همین حال، مبارزات جامعه و اتحادیههای کارگری که این منطقه را به چنین مورد قانعکنندهای از ضد نئولیبرالیسم برای چپ جهانی تبدیل میکند، تنها تقویت میشود، هرچه امبکی، موگابه و دیگر ظالمان منطقهای به شیوههای قابل پیشبینی پاسخ دهند.
(کتاب اخیر پاتریک باند *آفریقای جنوبی ناپایدار: محیط زیست، توسعه و اعتراض اجتماعی* است - http://www.unpress.co.za و http://www.merlinpress.co.uk.)