برای سالهای متمادی، آمریکاییهای مراقب سلامتی مشتاقانه مارگارین را بهعنوان یک جایگزین سالم برای کرههای مسدودکننده سرخرگ مصرف میکردند. تنها بعداً تحقیقات تأثیرات ناخوشایند روغن نیمه هیدروژنه در مارگارین را با نتایجی مانند بروز بیشتر بیماری قلبی روشن کرد.
اعتماد به جایگزین های جعلی می تواند برای بدن ما خطرناک باشد. و برای بدنه سیاست.
برای سالهای متمادی، اصلیترین رژیم غذایی رسانهای آمریکایی شامل NPR News و نیویورک تایمز بوده است. برخلاف شکلهای مختصر اخبار، هر دوی این رسانهها فراوان هستند و دانشمند به نظر میرسند. و با چرخش محافظهکارانه گسترده در رسانههای خبری، NPR و تایمز برای شنوندگان و خوانندگانی که روزنامهنگاری را بدون تمایل به سمت راست ترجیح میدهند، جذابیت دارند.
با این حال، تحولات اخیر به شواهدی اضافه می کند که نشان می دهد اعتماد به پوشش خبری NPR یا نیویورک تایمز عاقلانه نیست.
اسطوره رادیو عمومی ملی "لیبرال" ضربه بزرگی خورده است. روزها پیش، گروه تماشای رسانه FAIR (جایی که من در آن کار می کنم) مطالعه دقیقی از NPR منتشر کرد که نشان می داد پوشش خبری کلی این شبکه به سمت راست متمایل است. اسناد گسترده و ویرانگر است.
یک جنبه کلیدی تحقیق را در نظر بگیرید:
* «مطالعه FAIR هر منبع روی آنتنی را که در ژوئن 2003 در چهار برنامه خبری رادیوی عمومی ملی نقل شده بود، ضبط کرد: «همه چیزها در نظر گرفته شد»، «نسخه صبح»، «نسخه آخر هفته شنبه» و «نسخه آخر هفته یکشنبه». ... در مجموع، این مطالعه 2,334 منبع نقل شده را شمارش کرد که در 804 داستان به نمایش درآمد.
* یافتههای مربوط به پوشش خبری این ادعای مستمر مبنی بر اینکه NPR یک شبکه لیبرال است را خنثی میکند. علیرغم رایج بودن چنین ادعاهایی، شواهد کمی برای سوگیری چپ در NPR ارائه شده است، و آخرین مطالعه FAIR از آن حمایت نمی کند. با نگاهی به منابع حزبی - از جمله مقامات دولتی، مقامات حزبی، کارکنان مبارزات انتخاباتی و مشاوران - جمهوری خواهان بیش از 3 به 2 (61 درصد تا 38 درصد) از دموکرات ها پیشی گرفتند.
* نتایج جدید مطابق با یک مطالعه قبلی FAIR است که در سال 1993 منتشر شد. در آن زمان، تمایل جمهوری خواهان به منبع یابی نیز مشخص شد: «اکثریت منابع جمهوری خواه وقتی کاخ سفید و کنگره را کنترل می کنند ممکن است تعجب آور نباشد، اما جمهوریخواهان در سال 57، زمانی که کلینتون رئیس جمهور بود و دموکراتها هر دو مجلس کنگره را کنترل میکردند، امتیاز مشابه، هرچند کمی کوچکتر (42 درصد تا 1993 درصد) داشتند.
هر روز، میلیونها آمریکایی به اخبار NPR گوش میدهند – و احتمالاً بسیاری به آن بهعنوان منبع متعادل اطلاعات و تحلیل اعتماد دارند. به همین ترتیب، میلیونها نفر عادت دارند هر روز به نیویورک تایمز تکیه کنند، چه در حال خواندن خود روزنامه باشند و چه مقالات سرویس خبری تایمز که در روزنامههای روزانه در سراسر کشور ظاهر میشوند.
در 26 مه - یک سال و نیم پس از انتشار مقالات صفحه اول که شتاب حمله به عراق را افزایش داد - نیویورک تایمز یادداشتی 14 پاراگرافی "از سردبیران" چاپ کرد که در نهایت اذعان کرد که مشکلی در پوشش وجود دارد. . اما مقاله جدید غیرمعمول، که تحت عنوان «تایمز و عراق» منتشر شد، نشان داد که سردبیران ارشد روزنامه همچنان از رویارویی با نقش محوری آن در پیشبرد برنامه جنگ امتناع میورزند.
نیمه عذرخواهی تایمز بیشتر خود را توجیه می کند تا خودانتقادی. یادداشت سردبیران با ارزیابی مقالهای در صفحه اول در دسامبر 2001 که یک داستان ساختگی درباره تأسیسات سلاحهای بیولوژیکی، شیمیایی و هستهای در عراق منتشر میکرد، میگوید: «در این مورد، به نظر میرسد که ما و دولت به آن حمله کردهایم». همین لحن از طریق یادداشت داخلی روزنامه تایمز از سوی سردبیر اجرایی روزنامه، بیل کلر، در 26 مه تکرار می شود: «هدف از یادداشت [منتشر شده] این است که اذعان کنیم که ما، مانند بسیاری از رقبای خود و بسیاری از مقامات در واشنگتن. ، بر اساس تعدادی از اخبار توسط مخبران عراقی که در زمینه اطلاعات نادرست سروکار داشتند گمراه شدند.
اما از بسیاری جهات، سردبیران تایمز بیشتر از مقامات دولت بوش «گرفتار» یا «گمراه نشدند». آنها می خواستند آنچه را که از سوی برخی منابع مشکوک به آنها گفته شده بود در بوق و کرنا کنند و بر همین اساس پیش رفتند. برای خوانندگان تایمز، این به معنای اطلاعات نادرست - به نمایندگی از دستور کار جنگ - در صفحه اول، بارها و بارها، در پوشش روزنامه نگاری پخش می شد.
یادداشت داخلی کلر توضیح میدهد که مقاله عمومی سردبیران «تلاشی برای یافتن قربانی یا سرزنش خبرنگاران برای ندانستن آنچه در آن زمان میدانیم نیست». عبارت به طور جدی گریزان بود. نظری از FAIR که در بخش «نمایش رسانهها» وبسایت آن منتشر شد، خاطرنشان کرد: «اگر کلر فکر میکند مشکل گزارشهای جودیت میلر، فقدان روشنبینی او بوده است تا ناتوانی او در اعمال بدبینی اولیه روزنامهنگاری، پس واضح است که او. چیز زیادی از این شکست یاد نگرفت. او انتشار یادداشت سردبیر را «نقطه غرور ژورنالیستی» توصیف میکند - گویی یک نشریه باید به اعتراف به اشتباهات فاحشی که دیگران بیش از یک سال است به آن اشاره کردهاند، افتخار کند.
ناشناس در یادداشت سردبیران تایمز، جودیت میلر، گزارشگری که چهار مقاله از شش مقاله ای را که به عنوان ناقص معرفی شده بودند، نوشت یا نوشت. میلر اغلب به خوانندگانش اجازه نمی داد بدانند که او به احمد چلبی، تبعیدی خانگی پنتاگون در عراق تکیه می کند.
با تأخیر بیش از یک سال، مقاله نیمهمعمولی توسط سردبیران تایمز - در حالی که توضیح واضحی درباره نقش چلبی بهعنوان منبع مزمن داستانهای پیش از جنگ میلر ارائه نکرد - یک هفته پس از مخالفت قطعی و علنی دولت ایالات متحده منتشر شد. متحد تبعیدی اش چلبی. تنها در آن زمان بود که سردبیران ارشد نیویورک تایمز حاضر شدند به طور قطعی و علنی علیه داستان های کلیدی تایمز که توسط دو چلبی-میلر ساخته شده بودند، مخالفت کنند.
این مقاله ویراستاران بیش از آنچه که ظاهراً در نظر داشتند، آشکارتر بود، و مکرراً دو مؤسسه - نیویورک تایمز و دولت ایالات متحده - را گرد هم آورد که گویی در دوران پیش از جنگ در موقعیتهای مشابهی قرار داشتند. بهانه های هر دو بسیار شبیه به نظر می رسید. بنابراین، سردبیران تایمز القا کردند که آنها، همراه با مقامات ارشد در واشنگتن، قربانی بودند تا مجرم: «مقامات اداری اکنون اذعان می کنند که گاهی اوقات در معرض اطلاعات نادرست این منابع تبعیدی قرار می گیرند. بسیاری از سازمانهای خبری - بهویژه این یکی، همینطور».
در حالی که مقاله 26 مه «از ویراستاران» گامی در جهت درست کردن رکورد برداشت، این کار را در حالی انجام داد که مسئولیت را نادیده گرفت. برخی نمادها در این واقعیت وجود دارد که - برخلاف داستانهای غیرقابل دفاع صفحه اول تایمز که با تأخیر نقد میکرد - یادداشت سردبیران در صفحه A-10 ظاهر شد.
حقیقت وحشتناکی که نیویورک تایمز هنوز آن را تایید نکرده است، این است که این روزنامه آنقدر که مشتاقانه به دنبال اطلاعات نادرست قرار نگرفت. و هیچ مقداری از خودآزمایی، واقعی یا غیر واقعی، نمی تواند قتل عام در عراق را که تایمز تسهیل کرد، جبران کند.
نورمن سولومون، همراه با خبرنگار خارجی، ریس ارلیش، نویسنده کتاب «عراق هدف: آنچه رسانه های خبری به شما نگفتند» هستند.
لینک های پس زمینه:
مطالعه جدید FAIR، "رادیو عمومی چقدر عمومی است؟": http://www.fair.org/extra/0405/npr-study.html
گرگ میچل، از ویرایشگر و ناشر، در یادداشت سردبیران تایمز: http://www.commondreams.org/headlines04/0526-09.htm