من جورج بوش هستم. من جورج بوش هستم. من جورج بوش هستم.
این چیزی است که از زمان بازگشتم به نشویل در 48 ساعت پیش از قله کوهی بکر در کلرادو، هنگام تماشای تلویزیون به خودم می گویم.
برای اکثر افراد عاقل، اعلام هرگونه ارتباط یا رابطه با جورج بوش - به ویژه در این برهه از تاریخ - دیوانگی محسوب می شود. و با این حال، در میان صدای ناهنجار سر و صدایی که امواج رادیویی را پر می کند، به شعار من تبدیل شده است.
نه بر خلاف جورج بوش - که در طول طوفان در تعطیلات بود - من از گرمای نشویل برای یک عقب نشینی فرار کردم و 4 روز باقی مانده بود که تصاویر وحشتناک مرگ، خشونت و ویرانی، سعادت جدید من را ربودند و مرا به پایین کوه پرتاب کردند. .
از ارتفاع 9000 فوتی که در کوههای راکی قرار داشت، تماشای ویرانی کاترینا، یخی بود که قلب را سوراخ میکرد. صدای شاهین ها و کایوت ها از هم پاشید و مثل اکثر مردم کشور، من هم به CNN چسبیده بودم.
من هم مانند جرج بوش تعطیلاتم را قطع نکردم. در بین پیاده روی و چرت زدن، به چهره ویرانگر برادران و خواهران جنوبی ام که برای جانشان چسبیده بودند، خیره شدم و گریه کردم. زمانی که اندرسون کوپر بدون هیچ انحرافی بر دولت بوش نشست، خوشحال شدم و به نوعی احساس کردم که کوپر در بازجویی هایش بی امان بوده است. و در حقانیت من، من می دانستم که مقصر کجاست و او در جایی در تگزاس به سر می برد. این خبرنگار CNN که قبلاً از طرفداران آقای کوپر نبودم، عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتم که سؤالات نگران کننده ای را در پی یکی از بدترین بلایای طبیعی در خاک ایالات متحده مطرح کرد و همچنین خواستار پاسخ هایی شد - پاسخ هایی که به نظر می رسید هیچ کس در دولت بوش به آن علاقه مند نبود. در آدرس دادن با این حال، سوالات او به امید اقدام الهام بخش از خانه سفیدی که بی حرکت و ناتوان از دیدن تروریسم کاترینا به نظر می رسید، مطرح شد. شاید اگر نام طوفان، خلیل یا احمد بود، زودتر پاسخ می دادند؟
در روز سوم که آقای کوپر این سوال را مطرح کرد که آیا نژاد و طبقه مسئول پاسخ گاه به گاه دولت هستند یا خیر، کشور نفس خود را حبس کرد.
وقتی در نظر بگیرید که نیواورلئان 67 درصد سیاهپوست است و بیش از 30 درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند و بیشتر کسانی که قادر به تخلیه نبودند رنگین پوست بودند، سرنخهایی برای پاسخ وجود دارد. اما برای بسیاری از افرادی که معتقد بودند این سؤال بیمعنا است، کسانی بودند که از این سؤال وحشت زده و دفاعی کردند، حتی اگر به نظر میرسید که پاسخ سیاه و سفید بوده - و همیشه بوده است.
برای بسیاری، رگبار بیرحمانه تصاویر بلادرنگ که چهرههای عمدتاً سیاه و قهوهای را به تصویر میکشد نیاز داشت تا این واقعیت را درک کنند که مردمی که قادر به فرار از ویرانی نیستند - و تعداد زیادی در حال مرگ هستند - در واقع شهروندان آمریکایی بودند نه پناهنده از راه دور. دور از کشور "جهان سوم". و علیرغم اینکه شهروندان خود ما هستند، اکنون اغلب به عنوان "پناهنده" نامیده می شوند. و همانطور که باربارا بوش، مادر رئیس جمهور ما بسیار دلسوزانه به ما اطمینان داده است، همه چیز "برای تخلیهشدگان فقیر بسیار خوب است."
و اکنون بسیاری از آمریکا از پاسخ آشکار به سوال آقای کوپر مبنی بر اینکه بله، نژاد (و طبقه) با پاسخ رقت انگیز این دولت ارتباط دارد، به نظر می رسد شوکه و متحیر شده است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که جب بوش را تصور کنید که به مدت 5 روز در آبهای اعماق کمر منتظر بلند شدن است و خوب، پاسخ شما وجود دارد.
اما سوال فقط مربوط به جورج بوش و ثروت میلیونرهای او نیست. این برای تمام آمریکا و به ویژه آمریکای "سفید" است.
چند نفر از ما کلمات "سیاه و فقیر" را می شنویم و در ذهن خود آنها را به هم می پیوندیم که گویی جدایی ناپذیر و به نوعی به درستی مترادف هستند؟ آخرین باری که شیشههای رنگی خودروهای شاسیبلند خود را جمع کردیم تا از تماس چشمی با کسی که پول میخواهد جلوگیری کنیم، چه زمانی بود؟ چه تعداد از ما از دیدن چهرههای سیاه و قهوهای که در سرتاسر جهان رنج میبرند مصون ماندهایم و تنها اکنون متوجه این حقیقت بیرحمانه شدهایم که «آنجا» وجود ندارد. همه چیز اینجاست، همین الان در آمریکا.
خطر این است که اگر جورج بوش و دیک چنی را در خود نبینیم، فرصت بیدار شدن را از دست خواهیم داد - هر چقدر هم که وحشتناک باشد. ما یک بار دیگر از خود در برابر گناه محافظت می کنیم و مسئولیت را در جای دیگری قرار می دهیم - "آنجا".
اگر ما از سرزنش کور شویم، و مسئولیت را تنها بر روی خیابان پنسیلوانیا بگذاریم، خطر غلتیدن و دوباره به خواب رفتن را داریم - جایی که اکثر آمریکایی ها همیشه در مورد خود نژادپرست ما و تحمل دردناکی بالای ما در قبال آن بوده اند. رنج سیاه و قهوه ای
بله، آمریکای سفیدپوست در خطر جدی سقوط به این اعتماد کاذب است که "مقصر واقعی" شناسایی شده است، در حالی که در واقع، همه ما مقصری هستیم که به دنبال آن هستیم. آمریکا باید از خواب بیدار شود، در آینه نگاه کند و ببیند که ما هم جورج بوش هستیم. و ما نباید دوباره بخوابیم.
Molly Secours نویسنده/فیلمساز/سخنران و مجری مکرر برنامه “Behind the Headlines” در WFSK 88.1 FM در نشویل TN است. با او می توان در: [ایمیل محافظت شده] یا www.mollysecours.com