– نفرت مذهبی «پس اکنون هر نر را در میان بچههای کوچک بکشید و هر زنی را که مردی را میشناسد با همخوابی با او بکشید. اما تمام زنان بچه که مردی را با همخوابگی با او نشناختند، برای خود زنده نگه دارید.» (اعداد 31:17-18، نسخه پادشاه جیمز) این دستورات تقریباً سی قرن پیش توسط خدای مسیحی از طریق موسی داده شد. مواردی که در پی می آید جدیدتر است: «یک مرد عراقی متهم به غرق کردن خواهرش به دلیل رابطه پیش از ازدواج ادعا می کند که قانون اسلام او را مجبور به قتل او کرده است... کاروان کادار، 26 ساله، در کورینث، حدود 80 کیلومتری غرب آتن دستگیر شد. پس از آنکه شاهدان به مقامات گفتند او خواهرش کیوسکان 30 ساله را به دنبال مشاجره به داخل دریا هل داد... کادار به پلیس گفت که خواهرش را به این دلیل کشته است که او قانون قرآن را نقض کرده است... با انجام روابط جنسی در آلمان محل سکونت او... او هنگامی که در بازداشت پلیس بود، پس از اطلاع از اتهام قتل، غش کرد و در بیمارستان تحت درمان قرار گرفت.
(این اتفاق در 9 اوت 1998 رخ داد و توسط آسوشیتدپرس گزارش شد). طبق مطبوعات یونانی، برادر قبلاً با مادرش تماس گرفته بود و او اجازه قتل را به او داده بود. همچنین، تلاش برای درک دلیل غش کردن برادر ارزشمند است. اگر واقعاً معتقد بود که وظیفه مقدسی را انجام داده است، اگر نه با غرور، احتمالاً سرنوشت خود را رواقیانه می پذیرفت.
با این حال، به نظر می رسد که در مقطعی، به عنوان یک انسان منطقی، متوجه شد که قرار است باقی عمر خود را صرفاً برای ایفای نقش در یک «بازی تئاتری» وحشیانه و احمقانه در زندان یونانی بگذراند. حضار چند ده نفر، همسایه های او، در شهر زادگاهش هستند. آیا مادرش اکنون با افتخار در میان آن همسایه ها قدم خواهد زد؟ یا در یک لحظه شفافیت از خود به خاطر کاری که انجام داده متنفر خواهد شد؟ اسلام دینی نزدیک به دین مسیحیت است. بنابراین، از آنجایی که مسیحیان در مورد دین حرفی نمی زنند (آنها فقط وانمود می کنند که به بهشت، قیامت، فرشتگان، شیاطین و غیره و غیره به دلایل اقتصادی، از ترس اینکه جزء گله نباشند، «باوران» هستند، یا ترس آشکار سیاسی) مسلمانان نیز چنین می کنند.
پس چرا این نفرت حتی نسبت به بچه های خودشان؟ دلیل اساسی این است که آنها احساس می کنند که شخصاً به دلیل اینکه قربانی (دختر در این مورد) دستورات را انجام نداده است، توهین شده اند. نه دستور فلان خدا بلکه دستور خود مادر. اجازه دهید یک مورد مذهبی جدیدتر را بررسی کنیم: ایزدی ها در عراق، ترکیه، سوریه، ارمنستان، قفقاز و بخش هایی از ایران زندگی می کنند. منشأ ایزدی ها و مذهب منحصر به فرد آنها که احتمالاً از مسیحیت نشأت می گیرد اما دارای عناصری از اسلام (ترکیب کامل! در زیر ببینید) و سایر ادیان خاور نزدیک ناشناخته است. خود آنها معتقدند که کاملاً جدا از بقیه بشر خلق شده اند ("نفرین" "مردم برگزیده" که شامل نازی ها، آمریکایی ها، یونانی ها، فرانسوی ها و دیگران می شود). آنها خود را به شدت از مردمی که در میان آنها زندگی می کنند جدا نگه داشته اند. تعداد آنها در حدود 150,000 "روح" است. Sukruya E.، 21 ساله، در آلمان توسط والدین ایزدی به دنیا آمد. کارگران مهاجر او شش برادر دارد. هنگامی که او 16 ساله بود در حالی که دوست پسرش را که یک پاکستانی بود می بوسید، چند بلوک دورتر از خانه خانوادگی او را یکی از برادرانی که تصادفاً از آنجا رد می شد دید. برادر او را با خشونت به خانه خانواده کشاند و در سرداب حبس کرد و او را با این جمله تهدید کرد: "صبر کن تا پدر و مادر ما به خانه برگردند."
حوالی نیمه شب، سوکرویا موفق به فرار شد و تنها با یک تی شرت و شلوار جین شروع به دویدن در خیابان کرد. از آن روز تا به امروز او و دوست پاکستانی اش در حال پرواز هستند. آنها در شهرهای متعدد آلمان، هلند و بلژیک زندگی کرده اند. در همه این مکان ها خانواده با کمک شبکه ایزدی در آلمان آنها را ردیابی کرده اند.
حدود 5,000 ایزدی فقط در شهر سله، زادگاه سوکرویا، در آلمان زندگی می کنند. در آمستردام با کمک اطلاعات جاسوسان ایزدی توسط مادرش دستگیر شد. وقتی مادرش متوجه شد که او باردار است، چنان به شکمش کتک زد که فرزندش را از دست داد. (این ثابت می کند که ریشه های مسیحی و اسلامی ایزدی ها چقدر قوی هستند). برخی از دوستان پاکستانی ایزدی ها را در حالی که سوکرویا با شلوار غرق در خون خود شروع به دویدن کرد. باز هم، چرا این همه نفرت؟ آیا ایزدی ها تا این حد به دین «لطیف» خود اهمیت می دهند؟ آندریاس آکرمن، قوم شناس آلمانی می گوید: «بیشتر خود ایزدی ها نسبتاً اندکی از دین ایزدی می دانند. («اشپیگل»، 2/2003، ص62). همچنین عامل مهم دیگری در این نفاق دینی عمیقا پوسیده وجود دارد. پول (یک انگیزه دینی جهانی). برای تأمین یک عروس برای پسر یک خانواده باید تا 40,000 یورو (حدود 40,000 دلار آمریکا) به خانواده عروس بپردازد. رهبر "معنوی" ایزدی ها در آلمان در تلاش است تا مبلغ را به 2,500 دلار آمریکا (غیر واقعی) محدود کند. اگرچه این مسیحیان و مسلمانان هستند که هیولاهای ایزدی را «آفریده اند»، برخی خواهند گفت که تنها بربرهای آن منطقه جغرافیایی می توانند چنین پایانی داشته باشند، هرگز غرب متمدن. برای آزمایش این فرضیه، اجازه دهید از مسیحیان «واقعی» شروع کنیم. و اجداد غرب، مسیحیان ارتدوکس یونانی: تا چند دهه پیش جهیزیه (پول پرداخت شده توسط عروس به داماد) یک الزام بود. اکنون "انتظار می رود" که عروس حداقل یک آپارتمان 3 اتاقه را به اتحادیه مسیحی ارائه دهد که فقط باعث مرگ می شود.
(قیمت در حال اجرا برای آپارتمان: حدود 150,000 دلار آمریکا). یا، اجازه دهید آزمایش را با آمریکا (متکی به خدا) ادامه دهیم: متیو هیل، 31،
یک طرفدار برتریطلبی سفیدپوستان امروز بعدازظهر دستگیر شد به این اتهام که از شخصی درخواست کرده بود تا یک قاضی فدرال را که رئیس یک پرونده حق چاپ در مورد نام سازمانش، کلیسای جهانی خالق بود، بکشد... دستگیری مدت کوتاهی پس از محکوم کردن قاضی توسط آقای هیل انجام شد. جوآن) لفکو در یک کنفرانس خبری گفت که او (زنی سفیدپوست) با مردی یهودی ازدواج کرده و نوه هایی دو نژادی دارد. (این از نیویورک تایمز، 9 ژانویه 2003 بود و در 8 ژانویه در شیکاگو اتفاق افتاد).
یزیدیان هیچ اطلاعی از دین خود نداشتند، اما همه آنها مهم ترین دستور را می دانستند: «فقط با ایمان و کاست خود ازدواج کنید». (این از یک تحقیق در دانشگاه کلن در آلمان بود). افراد درگیر در پرونده های نفرت مذهبی که در بالا ذکر شد دارایی های بسیار "مفید" برای آقایان شیک پوش نخبگان اقتصادی ایالات متحده هستند. این افراد بودند (عمدتاً همدستان مسیحیان نازی) که نخبگان ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، فرانسه، ایتالیا، یونان و غیره را تحت فرمان خود قرار دادند. این نخبگان آمریکایی هستند که بن لادن، طالبان و حماس را ایجاد کردند. و این نخبگان ایالات متحده هستند که از افرادی با کیفیت «یزیدی»، غرق در نفرت، برای حکومت در عراق، ایران و غیره استفاده خواهند کرد، پس از اینکه آنها را بمباران کردند، همانطور که اکنون در افغانستان انجام می دهند. – نفرت سکولار کمی بعد از نیمه شب 3 ژانویه 2003 (تنها 10 روز پیش) مایکل کریستوف، 24 ساله، افسر نیروی هوایی ایالات متحده، از آپارتمان طبقه اول یک خانه 2 طبقه بالا رفت و از طریق آن وارد آپارتمان شد. در پشتی در خانه مری درتولاکی 76 ساله تنها بود. بعد از اینکه متوجه شد یک مزاحم در خانه است شروع به فریاد کمک کرد. کریستف در حالی که "چیزی به انگلیسی می گفت" شروع به له کردن صورت پیرزن 76 ساله با مشت کرد.
سپس کریستف سعی کرد از درب ورودی آپارتمان با شکستن کریستال در فرار کند اما به دلیل ساختار سنگین آهنی (فیلیگرنی) در، موفق به فرار نشد. پس از آن به بالکن آپارتمان رفت و به سمت سنگفرش بتنی دادگاه زیر بالکن به ارتفاع حدود 10 فوت پرید. او در حالی که مجروح روی سنگفرش بتونی دراز کشیده بود توسط پلیس یونان دستگیر شد. خانه مریم در Chania در جزیره کرت است. Chania نزدیکترین شهر به "Souda"، پایگاه اصلی نظامی ایالات متحده است. کریستف و پیرزن به بیمارستان عمومی Chania منتقل شدند و در آنجا به دلیل جراحات تحت مداوا قرار گرفتند. ما فقط در 7 ژانویه از ماجرا مطلع شدیم، زمانی که روی صفحه تلویزیون خود چهره کبود شده زن 76 ساله (بسیار "رنگارنگ"، حتی پس از 4 روز از ضرب و شتم) را در حالی که او در اخبار عصر از مصیبت خود تعریف می کرد، دیدیم. ما همچنین متوجه شدیم که او به دلیل مشت های مایکل کریستوف، "یک افسر و یک آقا"، در یکی از استخوان های صورتش ترک خورده است. تاخیر 4 روزه احتمالاً به دلیل تعطیلات مسیحی عید فانی بود که در آن روزها جشن گرفته می شد. این چندمین حادثه خشونت آمیز پرسنل ارتش آمریکا علیه مردم شهر چانیا بود. به طور تصادفی "عجیب" بیشتر قربانیان سربازان شجاع زنان بوده اند. مانند موارد قبلی، آنچه قربانیان را شگفت زده کرد، ابراز شدید نفرت در چهره سربازان آمریکایی بود. علاوه بر زن بودن، تنها ویژگی مرتبط دیگر این بود که آنها زنان یونانی بودند، یعنی خارجی بودند، نه آمریکایی. کریستوف متعلق به هفتمین پرواز نجات (یا چیزی) است که در پایگاه نیروی هوایی مودی در جورجیا مستقر است. او در حین ترانزیت از افغانستان در چانیه بود و منتظر انتقال خود به ایالات متحده بود. او در هتلی در چانیا اقامت داشت. شب حادثه کریستوف مست بود و رفقای او سعی کردند او را از رفتار خشونت آمیز منصرف کنند، اما فایده ای نداشت. پی. فارلی، افسر روابط عمومی نیروی دریایی ایالات متحده گفت که از پلیس یونان از این حادثه مطلع شده است. کریستف از بیمارستان عمومی چانیا به یک کلینیک خصوصی منتقل شد. این اقدام جنایتکارانه جدید توسط یک سرباز آمریکایی چگونه به پایان می رسد؟ روش معمول: مایکل کریستوف، مانند بسیاری دیگر از قبل از او، نزد مادر و پدرش در ایالات متحده فرستاده می شود تا به او کمک کند تا بر دردسرهای شغل سخت خود غلبه کند. در مورد دولت یونان، سیستم قضایی و غیره چطور؟ آنها به سادگی از دستورالعمل های رامسفلد، اشکرافت و سایر مسیحیان آمریکایی پیروی می کنند که از صرفه جویی برای «استفاده» توسط افراد کمتری به عنوان کریستوف های این جهان متنفرند.