نوشته جاناتان استیل
بریتانیا – چهارشنبه 13 آوریل 2005 – گاردین – مجسمه صدام حسین در آخر هفته دوباره در میدان فردوس بغداد پایین کشیده شد. اما برخلاف رویداد تلویزیونی که برای اولین بار نیروهای آمریکایی وارد پایتخت عراق شدند، سرنگونی صدام در دومین سالگرد اشغال متفاوت بود.
به جای اینکه توسط تفنگداران دریایی آمریکا با چند ده نفر از عابران عراقی انجام شود، 300,000 عراقی حاضر بودند. آنها در تظاهراتی که آزادی را جشن نمی گرفتند، اما خواستار خروج فوری نیروهای خارجی شدند، مجسمه های بوش و بلر و همچنین دیکتاتور قدیمی را به زمین انداختند.
برای اکثر عراقی ها، به استثنای کردها، «آزادی» واشنگتن هرگز نبود. غرور ملی زخم خورده بیشتر از تسکین در خروج صدام بود. عراقی ها به زودی به دلیل عدم تعمیر منابع برق و آب، وحشیانه تاکتیک های ارتش ایالات متحده، و ناپدید شدن درآمدهای نفتی گرانبهای کشورشان در حساب های نظارت ناکافی خشمگین شدند، یا تحت قراردادهایی که هیچ سودی برای عراقی ها نداشت، به خارجی ها تحویل داده شدند.
از حمله فاجعه بار پاییز گذشته به فلوجه تا افزایش شدید بازداشت بدون محاکمه، تلفات همچنان افزایش می یابد. پس از عفو تابستان گذشته، تعداد «بازداشتشدگان امنیتی» دوباره افزایش یافت و به رکورد 17,000 نفر رسید.
اعتراض گسترده آخر هفته نشان می دهد که مخالفت ها همچنان در حال افزایش است، علی رغم ادعای دولت های ایالات متحده و انگلیس مبنی بر اینکه منافع عراقی ها در قلب آنها قرار دارد. این بزرگترین تظاهرات از زمان تهاجم نیروهای خارجی بود.
به طور قابل توجهی، راهپیمایان عمدتاً شیعیان بودند که از حومه شرقی فقیر موسوم به شهر صدر سرازیر شدند. چرخش بوش و بلر میخواهد نشان دهد که اعتراض به سنیها محدود میشود، با اشاره سر و چشمک که این افراد از حامیان سابق صدام ناراضی یا بنیادگرایان مرتبط با القاعده هستند، بنابراین نیازی به مشروع تلقی نمیشوند. این واقعیت که راهپیمایی تا حد زیادی شیعه و علیه صدام بود به اندازه بوش و بلر، دروغ می گوید.
برخی از اهل سنت در این راهپیمایی شرکت کردند و از سوی انجمن علمای مسلمان که با مقاومت مسلح ارتباط دارد، از آنها خواست که به آنجا بروند. این هم نشانه مهمی بود. مقامات اشغالگر به طور مداوم از خطر جنگ داخلی صحبت می کنند، که معمولاً به عنوان استدلالی برای حفظ نیروها در عراق است. این خطری است که رادیکال ها در هر دو جامعه آن را جدی می گیرند.
مقتدی صدر، روحانی شیعه که آخرین راهپیمایی را سازماندهی کرد، اخیراً به نیروهای کنگره بنیاد ملی، گروهی از ملی گرایان سنی و شیعه، پیوست تا "حق مشروع مقاومت عراق برای دفاع از کشور و سرنوشت آن" را تأیید کند. «رد کردن تروریسم علیه مردم بیگناه عراقی، مؤسسات، ساختمانهای عمومی و عبادتگاهها».
مسئله کلیدی، در حال حاضر مانند سال 2003، پایان سریع اشغال است. فقط این باعث کاهش مقاومت می شود و به عراقی ها فرصتی برای زندگی عادی می دهد. در یک مسیر جدید - که برخی از مفسران به این معنی است که ایالات متحده در حال آماده شدن برای خروج است - فرماندهان آمریکایی ادعا می کنند که میزان حملات شورشیان کاهش یافته است.
ارقام به طور مستقل نظارت نمی شوند. حتی اگر درست باشند، ممکن است موقتی باشند. ثالثاً، آنها در برابر شواهدی که نشان می دهد ایالات متحده در حال شکست است، پرواز می کنند. بیشتر مناطق غربی عراق از کنترل ایالات متحده خارج شده است. شهر موصل هر لحظه ممکن است منفجر شود. رمادی عملا یک منطقه ممنوعه است.
در هر صورت، ایالات متحده تنها از کاهش احتمالی یک سوم از نیروهای خود در سال آینده صحبت می کند. این همچنان 100,000 باقی خواهد ماند. ایالات متحده استدلال می کند که عقب نشینی کامل باید «مربوط به شرایط باشد، نه مربوط به تقویم» یا، همانطور که بلر می گوید، نمی تواند «جدول زمانی مصنوعی» وجود داشته باشد. منظور آنها این است که نیروهای امنیتی عراق باید به اندازه کافی قوی باشند تا بتوانند جایگزین آمریکایی ها و انگلیسی ها شوند، یک نشانگر کاملاً انعطاف پذیر.
این قطعاً پیامی است که دونالد رامسفلد، وزیر دفاع ایالات متحده، این هفته در نهمین سفر خود به بغداد از آوریل 2003 ارائه می دهد. نظرسنجی، رامسفلد همراه با دستورالعمل است.
هشدار عمومی او از رهبران عراق است که هیچ تغییری در ارتش و وزارتخانه های کشور ایجاد نکنند و نگارش قانون اساسی را به تعویق اندازند. او احتمالاً در پشت صحنه به آنها میگوید که جدول زمانی خروج را نپرسند و برعکس آنها را به گوش میرساند. ایالات متحده نشان داده است که خواهان پایگاههای دائمی در عراق است، همانطور که در افغانستان میخواهد - به همین دلیل است که بیانیه مشترک کنگره بنیاد ملی صدر میگوید که دولت «حق تصویب هیچ توافق یا معاهدهای که ممکن است بر حاکمیت عراق تأثیر بگذارد، نخواهد داشت. وحدت قلمرو خود و حفظ منابع آن.
لهستان به تازگی اعلام کرده است که در پایان سال از عراق خارج می شود، درست مانند اسپانیا در سال گذشته. ایتالیا در آستانه تصمیمی مشابه متزلزل است. اگر بلر بخواهد اعتمادی را که قبل از جنگ عراق از دست داده بود دوباره به دست آورد، بهترین رویکرد او این است که تا 5 ماه مه همین موضوع را اعلام کند. او به عراقی ها و همچنین خودش کمک خواهد کرد.