به طرز وحشیانه ای گمراه کننده گزارش اخیراً توسط مؤسسه محافظه کار کاتو منتشر شده است که می گوید بیکاری و فقیر بودن به درد می خورد. نویسندگان در تلاشی برای تقویت نظریهای خندهآمیز که گاهی اوقات به آن « رفاه پنهان فقرا» میگویند، نتیجه میگیرند که «سیستم رفاه چنان سطح بالایی از مزایا را فراهم میکند که به عنوان یک عامل بازدارنده برای کار عمل میکند».
با این حال، جای تعجب نیست که نه نظریه و نه یافته های این گزارش قابل بررسی جدی نیستند. در واقع، در نتیجه چندین نقص آشکار و به اندازه کامیون در تجزیه و تحلیل، هر دلیلی وجود دارد که گزارش به سرعت نادیده گرفته شود و/یا توسط سیاستگذاران و هرکس دیگری که به استناد سیاست عمومی بر اساس حقایق و مطالعه دقیق اهمیت میدهد، وجود داشته باشد.
اولین و آشکارترین اشتباه در گزارش، اغراق عظیم نویسندگان در مورد مزایای عمومی است که اکثر مردمی که در فقر زندگی می کنند واقعاً دریافت می کنند. نویسندگان برای تقویت ادعای خود فرض میکنند که «خانواده رفاهی معمولی» - که آنها به عنوان یک مادر مجرد با دو فرزند تعریف میکنند - هر یک از خدمات زیر را دریافت میکنند: کمک موقت برای خانوادههای نیازمند (TANF)، اسنپ (که قبلاً به عنوان کوپن غذا شناخته میشد). )، WIC (برنامه تغذیه برای زنان باردار و پس از زایمان و کودکان خردسال)، Medicaid، کمک های مسکن، کمک های آب و برق، و کمک های غذایی اضطراری. اما این به سادگی در کارولینای شمالی یا هر جای دیگری در ایالات متحده صادق نیست. اکثریت قریب به اتفاق افراد فقیر تمام خدماتی را که واجد شرایط آنها هستند دریافت نمی کنند، تا حدی به این دلیل که بودجه کافی برای اجازه دادن به آن وجود ندارد.
به عنوان مثال، سهم خانواده های فقیر در کارولینای شمالی که مزایای TANF را دریافت می کنند، در واقع بسیار بسیار اندک است: به ازای هر صد خانواده فقیر، فقط 9 خانواده از مزایای TANF برخوردار هستند. در سطح ملی، این رقم به تنها 27 نفر می رسد. علاوه بر این، اکثریتی که کمک دریافت می کنند این کمک را فقط برای دوره های زمانی کوتاه انجام می دهند - تا حدی به دلیل محدودیت های زمانی فدرال که برای بیش از 15 سال وجود داشته است. علاوه بر این، از هر پنج خانوار SNAP دارای فرزند کمتر از یک نفر TANF و کمتر از یک نفر از هر ده شرکت کننده WIC در سطح ملی TANF دریافت می کنند - به این معنی که همپوشانی کمی بین بسیاری از این برنامه های کمکی وجود دارد.
دومین خطای فاحش، دست کم گرفتن فاحش نویسندگان از کمکی است که خانواده هایی که کار می کنند اما درآمد کم دارند. نویسندگان به اشتباه فرض میکنند که مزایای شبکه ایمنی فقط برای خانوادههای غیرشاغل در دسترس است. اما باز هم این کاملا نادرست است. تمام مزایای گنجانده شده در تجزیه و تحلیل، در واقع در دسترس خانواده های کارگری است. بنابراین جای تعجب نیست که از هر ده دریافت کننده SNAP در کارولینای شمالی، چهار نفر در خانواده های کارگری هستند. در واقع، TANF افراد واجد شرایط کار را ملزم می کند که در شرایط کاری شرکت کنند تا اصلاً مزایا را دریافت کنند.
تحلیل نویسندگان همچنین تغییرات قابل توجهی را در ایمنی کشور در 30 سال گذشته نادیده می گیرد. همانطور که در پاسخ اخیر به ادعاهای کاتو که توسط کارشناسان مرکز معتبر اولویتهای بودجه و سیاست نوشته شده است، اشاره شد، برنامههای کمکی در واقع برای ارائه حمایت بسیار بیشتر از خانوادههایی که کار میکنند، اما دستمزد پایین دریافت میکنند و حمایت بسیار کمتری از خانوادهها طراحی شدهاند. فقیرترین خانواده های بیکار دارای فرزند
البته، طنز تاریک در همه اینها این است که با تبلیغ افسانههایی درباره «رفاه»، مطالعات ناقصی مانند گزارش کاتو به تضعیف حمایت عمومی از برنامههای مهمی کمک میکند که در درجه اول طراحی شدهاند. تشویق به کار با توانمندسازی خانوادههای سختکوش و کمدرآمد برای زنده ماندن.
در واقع، با توجه به دستمزدهای راکد و تسریع در کار با دستمزد پایین در دهه گذشته، این حمایتها نقشی حیاتی در زندگی روزانه میلیونها خانواده کارگری کمدرآمد ایفا میکند و میتواند به معنای تفاوت بین گذراندن و بیخانمان یا گرسنگی باشد.
هنگامی که برای بسیاری از بزرگسالان و کودکان خطرات زیادی وجود دارد، مهم است که سیاست گذاران با تجزیه و تحلیل با کیفیت بالا و توصیه های سیاستی به خوبی تحقیق شده مطلع شوند. متأسفانه، مطالعه Cato با این استانداردها مطابقت ندارد. بیایید امیدوار باشیم که عموم مردم و سیاستگذاران به طور یکسان قربانی تحریفات فراوان آن نشوند.
Tazra Mitchell یک تحلیلگر سیاست در مرکز بودجه و مالیات NC.