اگر آن کشور قطره ای نفت زیر شن و ماسه خود نداشت، آیا نیروهای آمریکایی در عراق حضور داشتند؟ اکثر سیاستمداران از این نوع سوال طفره می روند. و برای سالها، رسانههای خبری ایالات متحده - به استثنای معدود موارد - از بدیهیات نفتی حذف شدهاند. این گونه انکارها به گذشته های دور برمی گردد.
رئیس جمهور گفت: ما همچنین در مورد حفظ دسترسی به منابع انرژی صحبت می کنیم که نه تنها برای عملکرد این کشور بلکه برای کل جهان کلیدی است. وی اعلام کرد: «اگر کنترل ذخایر عظیم نفتی جهان به دست صدام حسین بیفتد، مشاغل، شیوه زندگی، آزادی خودمان و آزادی کشورهای دوست در سراسر جهان همگی آسیب خواهند دید».
پرداختن به منافع شرکتی با منافع بشردوستانه یک روش استاندارد عملیاتی رسانه ای برای رؤسای جمهور و ادارات آنها همراه با بسیاری از کارشناسان است. در آخرین روز نوامبر 2003، با اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی، توماس فریدمن، ستون نویس نیویورک تایمز، فوران کرد که "این جنگ مهمترین پروژه لیبرال و انقلابی دموکراسی ایالات متحده از زمان طرح مارشال است." او جنگ را به عنوان "یکی از شرافتمندانه ترین چیزهایی که این کشور تا به حال در خارج از کشور انجام داده است" تحسین کرد. فریدمن به تخمین 112 میلیارد بشکه نفت خام در عراق اشاره ای نکرد.
دهها سال بعد، هفتهها قبل از حمله به عراق، ریچارد کوهن، ستوننویس لیبرال واشنگتن پست، رگبار توهینآمیز را علیه یکی از اعضای کنگره که جرأت کرده بود نفت را «قویترین مشوق» برای جنگ قریبالوقوع معرفی کند، به راه انداخت. کوهن شرمنده بود. اولین کلمه ستون او "دروغگو" بود. از آنجا، او قطعه خود را با ارجاع به نماینده دنیس کوچینیچ به عنوان یک "عوام فریب رام نشدنی" و "احمقی" که "دروغ را تکرار می کرد" تزیین کرد.
همان مقاله پست به نقل از جیمز وولسی، مدیر سابق سیا، یکی از حامیان چلبی، که طبق گزارشی از Legal Times، در لیست حقوق و دستمزد گروه چلبی قرار داشت، نقل کرد. وولسی گفت: فرانسه و روسیه شرکتهای نفتی و منافعی در عراق دارند. باید به آنها گفته شود که اگر در حرکت عراق به سمت دولت شایسته کمک کنند، ما بهترین کار را انجام خواهیم داد تا اطمینان حاصل کنیم که دولت جدید و شرکت های آمریکایی با آنها همکاری نزدیک دارند. اگر آنها سهم خود را با صدام وارد کنند، متقاعد کردن دولت جدید عراق برای همکاری با آنها تا حد غیرممکن خواهد بود.
در وال استریت، تحلیلگران مالی بیشتر از سیاستمداران یا خبرنگاران سیاسی تمایل داشتند که رک و راست باشند. فاضل غیط، کارشناس صنعت نفت برای شرکت اوپنهایمر می گوید: «عراق را به عنوان یک پایگاه نظامی با ذخایر نفتی بسیار بزرگ در زیر آن در نظر بگیرید. وی افزود: شما نمی توانید بهتر از این بخواهید. پس از بیش از ربع قرن پیگیری تجارت نفت، غیط اظهار داشت: «عراق را به عنوان سرزمینی بکر در نظر بگیرید. ... این فوق ستاره آینده است. به همین دلیل است که عراق به محبوب ترین املاک و مستغلات روی زمین تبدیل می شود.
مککویگ نوشت، این اسناد نشان میدهد که کسانی که در گروه ضربت چنی شرکت کردهاند - از جمله مدیران ارشد شرکت نفت - به نفت عراق و بهویژه در خطر افتادن آن به دست شرکتهای نفتی خارجی مشتاق بسیار علاقهمند بودند. در دستان حق شرکت های نفتی مشتاق ایالات متحده است. همانطور که اسناد نشان می دهد، قبل از تهاجم ایالات متحده، شرکت های نفتی خارجی موقعیت خوبی برای دخالت آینده در عراق داشتند، در حالی که شرکت های نفتی بزرگ ایالات متحده، پس از سال ها خصومت آمریکا و عراق، تا حد زیادی از صحنه خارج شده بودند. البته، برای شرکت های نفتی مستقر در ایالات متحده، این تصویر پس از تهاجم به شدت تغییر خواهد کرد.
روز بعد، آسوشیتدپرس گزارش داد که «پرزیدنت بوش به اعتراضات ضدجنگ فزاینده دیروز پاسخ داد و دلیل تازهای برای نیروهای آمریکایی برای ادامه جنگ در عراق داشت: حفاظت از میادین نفتی وسیع این کشور، که به گفته او در غیر این صورت تحت کنترل افراطگرایان تروریست خواهد بود. . در پایان گزارش دیگری از AP خاطرنشان کرد: «بوش که زمانی نفتی بود، اتهامات مبنی بر اینکه جنگ در عراق مبارزه ای برای کنترل ثروت عظیم نفتی این کشور است را رد کرده است. رئیس جمهور از برقراری ارتباط بین جنگ و ذخایر نفت عراق اجتناب کرده است، اما افزایش قیمت بنزین توجه را به منابع جهانی نفت معطوف کرده است.
این مقاله برگرفته از کتاب جدید نورمن سولومون «جنگ آسان شد: چگونه رئیسجمهورها و کارشناسان ما را تا سر حد مرگ میچرخانند». برای اطلاعات، به آدرس زیر مراجعه کنید: www.WarMadeEasy.com