این آتش سوزی های معمولی نیستند. آتشهایی که در هند شعلهور است با استبداد شعلهور شده است. در ماههای مارس تا مه، اخبار و رسانههای اجتماعی مملو از داستانها و تصاویر دلخراش این کشور بود ترومای کارگران خارج از کشور که یک شبه با اعمال قرنطینه ویروس کرونا بدون اطلاع کافی، امرار معاش خود را از دست دادند. در حالی که تمام وسایل حمل و نقل متوقف شده بود، میلیون ها نفر به خانه هایشان صدها مایل دورتر در مناطق دوردست هند رفتند. آنها کمک های دولتی ناچیز دریافت کردند. میلیون ها شغل در بخش های رسمی و غیررسمی از بین رفته است. تولید ناخالص داخلی در سه ماهه دوم سال 23.9 به میزان 2020 درصد کاهش یافت. از میان اقتصادهای اصلی تحت تأثیر کووید-19، هند بدترین وضعیت را داشته است. همه گیری تنها دلیل عملکرد ضعیف هند نیست. شوک هایی که از سال 2016 توسط نخست وزیر مودی به اقتصاد هند وارد شد اقتصاد قوی، پول زدایی و اجرای نادرست برنامه ریزی شده GST (مالیات بر کالاها و خدمات)، عوارض خود را گرفته است. قفل سختگیرانه کووید-19 نیز در ماه مارس با هیاهو و تئاتر مرسوم نخست وزیر چهار ساعت قبل از اجرایی شدن آن اعلام شد. و با افزایش نرخ ابتلا به ویروس کرونا، هند در رتبهبندی جهانی کشورهایی که آزمایش جمعیت آنها برای کووید-۱۹ مثبت بوده است، مقام دوم را به خود اختصاص داده است. با آتش گرفتن هند، می توان فکر کرد که دولت آن در شرایط جنگی عمل می کند تا درجه ای از وضعیت عادی را بازگرداند. هیچ چیز نمی تواند دور از حقیقت باشد. تاریخ به ما می گوید که در روم ظالمی بود که در حالی که روم می سوخت، کمانچه می نواخت. در هند الف تصویری آپلود شده در حساب های رسانه های اجتماعی PM Modi در 26 اوت 2020 نشان می دهد که ظالم حاکم به طاووس ها غذا می دهد.
در حالی که شنونده متعصب از موسیقی کلاسیک هندی که در موسیقی متن فیلم شنیده میشود لذت میبرد، با دیدگاههایی از نخستوزیر هند که با طاووسها ورزش میکند، پذیرفته میشود. غذا دادن به آنها ابتدا در ایوان و سپس در اتاق نشیمن خود. صحنه تغییر می کند. یک طاووس شکوه و جلال دم پهن خود را به نمایش می گذارد که نخست وزیر در محوطه های بی عیب و نقص محل اقامت خود قدم می زند. ذهن آرام او درگیر مسائل سنگین وضعیتی است که با شکوه راه می رود. هند به جز پادشاه مسح شده. در ماه اوت او حتی پوشید لباس سر مناسب خانواده سلطنتی قبل از ریاست بر مراسم افتتاحیه معبد بزرگ هندو در آیودیا. پایههای این بنای تاریخی برای پیروزی برتریگرایی هندو، دههها پیش، زمانی که گروهی دیوانهوار با رنگهای زعفرانی راست هندو، مسجد قرن شانزدهمی را که توسط یکی از ژنرالهای بابر، اولین امپراتور مغول ساخته شده بود، ریختند. انبوهی از زعفران که فریاد می زدند، مسجد و به طور همزمان بستر سکولار جمهوری هند را ویران کردند - وعده آزادی عبادت و برابری در برابر قانون صرف نظر از اینکه شخص کدام خدا را گرامی می دارد. دست کم دو هزار مسلمان در شورش های پس از تخریب مسجد جان باختند. در دسامبر 1992، مردی که نخست وزیر شد، صرفاً ستوان متواضع سیاستمداری بود که جنبش معبد را مهندسی کرد که ایده هند را به عنوان یک دولت متکثر و چند مذهبی نابود کرد. و اکنون تقریباً سی سال بعد، با آتش گرفتن هند، دستیار متواضع پیشین و اکنون نخست وزیر هند، برای ویدیویی عکس گرفت که در آن با احتیاط، حساسیت و جذبه خم شد تا به طاووس غذا بدهد.
در دسترس بودن بیست و چهار ساعته رسانه های اجتماعی ممکن است بهشتی برای دنبال کنندگان PM Modi باشد. هنگامی که ویدئو منتشر شد، ارتباط چشمگیر نخست وزیر با جهان طبیعی می توانست توسط افرادی که می خواستند به صورت حلقه ای مشاهده کنند. باید از خدایان به خاطر هدیه فناوری اطلاعات تشکر کرد. البته خدایان هندو. بالاخره چه کسی جرات دارد از دینی غیر از هندوئیسم پیروی کند که مودی بر هند حکومت می کرد؟ فقط کسانی که به دنبال جدایی از زندگی یا هر چیز دیگری هستند که زندگی را زنده می کند. روی کار آمدن وزیر سابق گجرات به سمت نخست وزیری در سال 2014، باعث ایجاد حکومت اوباش مملو از نفرت لینچ راست هندوها شد. در بسیاری از مناطق هند، این اوباش دیوانه و بی قانون پرسه می زنند و به میل خود دست به قتل می زنند. آنها به دنبال قربانیان اقلیت مسلمان هستند. تحت نگاه خوش خیم نخست وزیر می توانند کار ترسناک خود را بدون مجازات انجام دهند. در سالهای پس از 2014، بارها و بارها آشکار شده است که دستاندرکاران لینچ در مودی بر هند حکومت میکنند. از 91 مورد مرگ و صدها جراحت ناشی از نفرت مذهبی بین سال های 2009 تا 2018، XNUMX درصد پس از به قدرت رسیدن نخست وزیر مودی رخ داده است. این را تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده است دیده بان جنایت نفرت. تعداد کشته ها همچنان در حال افزایش است. اعضای اقلیت مسلمان که هنوز در سرزمین زندگان باقی مانده اند، مجبور به جدایی شده اند ویژگی و معیشت. یا آنها اندام.
در 2019 دسامبر مراحل قانونگذاری برای سلب تابعیت هند از تعداد قابل توجهی از اقلیت مسلمان و سایر گروههای آسیبپذیر گرفته شدند. در ارتباط با پیشنهاد ثبت نام ملی شهروندان (NRC)، قانون اصلاح شهروندی (CAA) هندیهایی را که به اکثریت هندو تعلق نداشتند و قادر به ارائه مدارک دقیق مورد نیاز برای ایجاد شهروندی هند نبودند، از حق رای محروم خواهد کرد. اعتراض. آنها رفتار ترسناکی را که از زمانی که هندوتوا یا برتری گرایی هندو به ایدئولوژی اجتماعی و سیاسی حاکم بر این سرزمین تبدیل شده بود به آن عادت کرده بودند کنار گذاشتند. هژمونی هندوتوا نتیجه اکثریت بی رحمانه ای بود که بهاراتیا جاناتا دال (BJP) برتری طلب هندو در دو انتخابات ملی متوالی - 2019 و 2014 در پارلمان به دست آورد. در پاسخ به قوانین جدید، مسلمانان صدها هزار نفری به خیابان ها ریختند و ادعای شهروندی هندی خود را مطرح کردند. آنها پرچم ملی و سرود ملی را از ملی گرایان هندو پس گرفتند. گردهمایی های آنها با صحبت از آزادی، شهروندی مسئولانه و عشق در مقابل نفرت، با قرائت قانون اساسی هند، با سرودهای ضد فاشیسم و آزادی مانند بلا سیائو (نسخه هندی) و شاعر مارکسیست فیض احمد فیض سرود انقلاب "هوم" طنین انداز بود. دخنگه» یا ما شاهد خواهیم بود. آنها میخواندند: «زمین زیر پای مستضعفان خواهد لرزید، صاعقه بر حاکمان خواهد کوبید... هر تاج و تختی از بین میرود و هر تختی فرو میریزد». بسیاری از برادران هندی منصف، عدالت خواه و مطیع قانون به آنها پیوستند. روح آزادی، برابری و برادری حاکم بود. از آنجایی که رژیم پیشنهادی NRC-CAA بین مذهب و تابعیت هندی ارتباط برقرار می کرد، به طور گسترده ای به عنوان غیرقانونی شناخته شد. در راهپیماییهای ضد CAA علیه NRC، شرکتکنندگانی که اعتقاد مذهبی متفاوتی داشتند، گاهی اوقات حلقهای تشکیل میدادند تا از برادران مسلمان خود در برابر اختلالات ترافیکی محافظت کنند، زیرا برای اقامه نماز خم میشدند.
در جنوب دهلی، در سردترین زمستان در دهههای اخیر، جمعی از زنان شبانه روز در چادر بزرگی که در خیابانی غیرقابل توصیف در شاهین باغ، یکی از محلههای فقیرتر دهلی برپا شده بود، بیدار بودند. تعداد انگشت شماری از زنان در 15 دسامبر مراسم شب زنده داری را آغاز کردند. در شب سال نو، شب زنده داری زن تحت سلطه قدرت و تعداد جمع آوری کرده بود و به قلب تپنده کلان شهر تبدیل شده بود. با گسترش شهرت شاهین باغ، مسلمانان در سایر نقاط هند الهام گرفتند تا اجتماعات مشابهی را در شهرها و شهرستان های خود راه اندازی کنند. تحصن ها به کانون بحث های سیاسی و آموزش حقوق اساسی، مقاومت در برابر استبداد، رفاقت و حمایت متقابل تبدیل شد. با کمک داوطلبان و مشارکت های سراسر شهر عملکرد شاهین باغ رسمی شد. همراه با اعتراض و همبستگی سیاسی غذا و سرگرمی سرو می کردند. در ویدئویی که به طور گسترده به اشتراک گذاشته شده، یک کودک ده ساله زیبا میکروفون را گرفت شعار آزادی یا آزادی را در زبان شیرین و کودکانه اش رهبری کند. او اصرار کرد: «هندوستان سابکا های». هند متعلق به همه است. گرافیستها نقاشیهای دیواری و سنگفرشها و نویسندگان شعرهای خود را در جشنواره همبستگی مشارکت دادند. در ماه فوریه شاهین باغ نوازندگان مشهوری را جذب کرد که برای نشان دادن همبستگی، اجرای رسیتال و جذب انرژی سیاسی آمده بودند.
طبیعتاً اجازه ادامه بیداری سیاسی داده نشد. از این گذشته، هیچ ظالمی که به زعفران یا رنگ های دیگر احترام می گذارد، اجازه نمی دهد یک انقلاب سیاسی در زیر دماغ او شکوفا شود. معادل شاهین باغ در برلین 1930 اجازه رشد پیدا نمی کرد. سرانجام خواست نخست وزیر مودی و وزیر کشور شومش آمیت شاه پیروز شد. در پایان ماه فوریه، سخنرانی های تحریک آمیز رهبران BJP منجر به بسیج اوباش هندوتوا شد. زمان آن فرا رسیده بود که به جامعه اقلیت درسی در مورد جایگاه آن در هند برتری طلب هندو داده شود. در تنش های جمعی که در پی آن رخ داد، پنجاه و سه نفر جان باختند که اکثر آنها مسلمان بودند. خانه ها و مشاغل مسلمانان در شمال شرق دهلی ویران شد. آتش زدن و غارت چند روزه توسط اراذل هندوتوا تمام چیزی بود که لازم بود. پلیس کنار ایستاده بود و خشونت ضد مسلمانان را تماشا می کرد یا نقشی فعال در آن داشت. اعتراض شاهین باغ بدون ترس ادامه یافت. در هفته چهارم مارس اعتراض به زور منحل شد و قرنطینه ویروس کرونا اعمال شد.
PM خواهان وقتی به طاووس ها غذا می داد و برای دوربین عکاس ژست می گرفت به چه فکر می کرد؟ آیا او از سقط جنین موفقیت آمیز بیداری سیاسی که توسط اعتراضات ضد CAA (قانون اصلاح شهروندی) ضد NRC (ثبت ملی شهروندان) ارائه شده بود، خوشحال بود؟ آیا او دستگیری های پلیس دهلی را در ارتباط با خشونت های ضد مسلمانان که از 25 تا 29 فوریه به وقوع پیوست، شمارش می کرد؟ پلیس دهلی به وزیر کشور شرور آمیت شاه گزارش می دهد. از ماه آوریل آنها از قوانین ظالمانه ضد فتنه و امنیت ملی استفاده کرده اند تا مردم را پشت میله های زندان قرار دهند. پلیس این افراد را به توطئه برای تحریک خشونت دهلی متهم کرده است. اکثریت دستگیرشدگان مسلمان هستند. در این تئاتر پوچ مسلمانان به دامن زدن به خشونت ضد مسلمانان متهم می شوند. آشکارترین دستگیری ها مربوط به فعالان و رهبران دانشجویی است که اعتراضات مسالمت آمیزی علیه قوانین شهروندی را رهبری می کردند. واضح است که هدف ارعاب و ساکت کردن کسانی است که سیاستشان مخالف سیاست های رژیم مودی شاه است. اگر پلیس دهلی آن را از پشت بام ها اعلام کرده بود، قصد روشن تر نمی شد. پس اگر قوانین ضد شهروندی مسلمان (CAA) منجر به یک میلیون شورش شود، چه؟ رژیم می داند چگونه مخالفان را سرکوب کند و راه را برای سرزمین موعود - هند پاکسازی شده از شهروندان مسلمان - آماده کند.
هیچ کمبودی برای این مرد قدرتمند طبیعت دوست وجود نداشت که در هنگام غذا دادن به طاووس ها از او خوشحالی کند. هند تحت حاکمیت کشمیر را در نظر بگیرید. اندکی بیش از یک سال پیش، رژیم او در یک مرحله، خودمختاری تضمین شده توسط ماده ای در قانون اساسی هند را لغو کرد. خودمختاری کشمیر توسط رهبران سیاسی آن زمان هند در ازای الحاق این ایالت به اتحادیه هند در اکتبر 1947 وعده داده شد. خودمختاری قانونی کشمیر طی دههها از طریق احکام صادر شده توسط رئیس جمهور هند به شدت از بین رفته است. از سال 1953، کشمیر شاهد کودتاها و انتخابات ایالتی مهندسی شده در دهلی بوده و در نهایت در دهلی اخراج هندوهای کشمیری از دره کشمیر در ماههای اولیه سال 1990، همزمان با شتاب گرفتن مبارزات مسلحانه کشمیر برای آزادی از حاکمیت هند، بوده است. مبارزه مسلحانه در چند سال با اقدامات وحشیانه ضد شورش سرکوب شد، اما اکنون دره پر از نیروهای ارتش هند بود. آنها هرگز برنگشتند. آنها باقی ماندند و غیرنظامیان بی دفاع را طعمه خود کردند، اگرچه مبارزه مسلحانه دیگر تهدید مهمی نبود. مبارزه کشمیر از راه های دیگر ادامه یافت.
با ورود نخست وزیر مودی به دهلی، زمان برای یافتن راه حل نهایی برای مشکل کشمیر فرا رسیده بود. علیرغم تمام تضعیفها در مورد خودمختاری قانونی کشمیر، برخی از حمایتهای واقعی همچنان پابرجا هستند. کشمیری ها لذت بردند حقوق و امتیازات ویژه با توجه به اشتغال، مالکیت اموال غیر منقول، دسترسی به بورسیه تحصیلی و سایر اشکال کمک. منطق هندوتوا مستلزم برچیدن این حفاظت ها بود. و بنابراین در 5 آگوست 2019 رژیم مودی-شاه یک شبه پیوند قانون اساسی هند را که بر کشمیر حکومت می کرد به اتحادیه هند قطع کرد و ایالت را به دو منطقه اتحادیه تقسیم کرد که توسط دهلی اداره می شد. رژیم محاصره مخابراتی منطقه را تحمیل کرد و ساخت هزاران نفر از دستگیری های پیشگیرانه از آن زمان ظلم و ستم هند در سرزمینی تشدید شده است که می توان آن را به درستی به عنوان ترسناک هند کشمیر توصیف کرد. کار اعطای حق اقامت به غیر کشمیری ها و کاهش اکثریت مسلمان کشمیر اکنون در حال انجام است.
در هفته سوم سپتامبر 2020، کشمیر وحشت زده هند برای عرفان احمد دار و کوثر ریاض در سوگ فرو رفت. عرفان دار مغازه دار جوانی بود که به کمک به ستیزه جویی متهم و توسط نیروهای هندی بازداشت شد. روز بعد اعلام شد که او هنگام تلاش برای فرار کشته شده است. هنگامی که خانواده اش جسد شکنجه شده و گلوله شده او را دریافت کردند، او غیرقابل تشخیص بود. سه دندان او از بین رفته بود و جمجمه اش آسیب زیادی دیده بود. کوثر ریاض یک روز بعد در بخشی از کشمیر در خودروی خود توسط نیروهای هندی هدف گلوله قرار گرفت. پسرش در ساعات اولیه صبح او را برای پختن نان قبل از افتتاح نانوایی به سمت نانوایی خانوادگی میبرد. او در دم جان باخت. در همان هفته نیروهای هندی مجبور شدند اعتراف کنند که سه شبه نظامی که در 18 ژوئیه توسط ارتش کشته شدند در واقع کارگرانی بودند که به دنبال کار بودند. موارد قبل صرفاً تصویری از دوران حکومت وحشت ارتش در کشمیر است. رژیم مودی شاه ترور کشمیر را به ارتفاعاتی رسانده است که ممکن است حتی با سرکوب وحشیانه دهه 90 رقابت کند.
بسیاری از راه حل های نهایی. راه حل نهایی برای مشکل کشمیر و مشکل مسلمانان و مشکلات مخالفت سیاسی و اعتراض مسالمت آمیز. هنوز همه چیز برای آسیاب ظالم نیست. ابرهای طوفانی در شمال شرق جمع شده است. از آنجایی که نخستوزیر در مقابل دوربین حالت تقدسآمیز به خود گرفت، مطمئناً نگاه خود را از سمتی که چین در آن قرار دارد منحرف کرد. ماه هاست که او نمی تواند کلمه چین را به زبان بیاورد. هنگامی که او در یک برنامه تلویزیونی ملی در 18 ژوئن اظهار داشت که مرزهای هند نقض نشده است، هیچ اشاره ای به چین نشد. تصاویر ماهواره ای و تحلیل آگاهانه به سرعت به بیانیه عمومی خود دروغ گفت. از آوریل تا می 2020، نیروهای هند و چین در مناطقی که هر دو طرف ادعای مالکیت آنها را در امتداد مرز مورد مناقشه دارند، در بن بست محبوس شده اند. در 15 ژوئن برای اولین بار پس از جنگ هند و چین در سال 1962 درگیری مرزی یک چرخش مرگبار گرفت زمانی که بیست سرباز هندی در درگیری با باتوم و چماق های میخ دار کشته شدند. مشخص نیست که چینی ها تلفاتی داشته اند یا خیر. نخستوزیر هند در بیانیه عمومی خود از کشته شدن سربازان هندی در درگیری مرزی با چین سخن گفت. تضاد با دوشیدن او Pulwama بمباران 14 فوریه 2019 که جان 2019 شبه نظامی هندی را گرفت نمی تواند آشکارتر از این باشد. او در سال XNUMX مملو از شور ملی و میهن پرستانه بود که مشت خود را تکان داد و پاکستان را با تمام قدرت آتش هند تهدید کرد. حالا یک سال و نیم بعد، نخست وزیر سابق سختگیر امنیت ملی، رام بودن یک بره را نشان داد. زیرا در واقع تهاجماتی در قلمرو مورد ادعای هند صورت گرفته است. پس از ماه ها انکار و ابهام وزیر دفاع در 15 سپتامبر در مجلس اذعان کرد چین اکنون نزدیک به 15000 مایل مربع از قلمرو مدعی هند را در اختیار دارد. ارتش آزادیبخش خلق تنها در عرض چند ماه توانست وضعیت موجود چند دهه گذشته در امتداد مرز شمال شرقی را تغییر دهد. اینقدر برای ناسیونالیسم کوبنده نخست وزیر قدرتمند.
پس چه شد که طاووس اسیر اجازه یافت به زندگی ادامه دهد؟ بعد از اینکه فیلمبرداری تمام شد و فیلمبردار وسایلش را جمع کرد و رفت؟ آیا وقتی که احتمالاً نگاهش را به سمت شمال شرق می چرخاند، پیشانی آرام نخست وزیر درهم رفت؟ در حالی که او در مورد موفقیت خود در تضعیف هر نهاد دموکراسی - پارلمان، قوه قضائیه، کمیسیون انتخابات، سازمانهای اجرایی و رسانهها - برای نام بردن چند مورد فکر میکرد، آیا افکار غمانگیزی به میان آمد؟ آیا او از دیپلماسی شخصی و سرمایه سیاسی خود که در طول سال ها برای جلب حسن نیت رئیس جمهور شی جین پینگ سرمایه گذاری کرده بود، ناراحت بود؟ آیا او تواناییهای اقتصادی و نظامی بسیار ضعیف هند را در رابطه با چین بررسی کرد؟ آیا ظالم ظالم هنگام رویارویی با حدود ظلم خود آهی کشید؟
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا