فاجعه بزرگ فیلیپین این است که 400 سال است به صورت مردم لگد می زنند. اسپانیایی. آمریکایی ها. ژاپنی. سپس، دوباره آمریکایی ها و تا امروز ادامه دارد. چالش این است که "نجات" فیلیپینی ها توسط آمریکایی ها در طول جنگ جهانی دوم را کمی بیشتر از مرد بزرگی که اموال خود را به دست ژاپنی ها بازپس می گیرد، درک کنیم. مردم فیلیپینی چیزی بیش از اشیاء در مسیر بین دو غول خشن بودند.
مردم فیلیپین 400 سال است که به صورتشان لگد می زنند، و این باید به ما اجازه دهد تا به اطاعت مستمر آنها از قدرت شرکتی و دولتی ایالات متحده اجازه دهیم. هیچ کس دوست ندارد همیشه او را لگد بزنند. پس از مدتی، یک فرهنگ یا دیوانه می شود، یا در معرض نسل کشی قرار می گیرد. فیلیپینی ها می توانند به اطراف نگاه کنند. آنها می توانند ببینند که اروپایی-آمریکایی ها با بومیان آمریکا چه کردند. آنها بیشتر آنها را کشتند - بهتر است زندگی کنند و تظاهر کنند تا اینکه نابود شوند. در طول جنگ فیلیپین و آمریکا، آمریکایی ها کاملاً روشن کردند که اگر لازم باشد، آنها را نابود خواهند کرد. ما آمریکایی ها بهتر می دانستیم. ما آنها را به نفع خود می کشتیم. همانطور که امروز در عراق، افغانستان و در سراسر جهان به مردم گفته شد که اطاعت کنند، وگرنه. بهتر است چند انقباض فرهنگی داشته باشید تا اینکه «یا غیره» را انتخاب کنید.
بنابراین، فیلیپین مانند ایالات متحده است، فقط صادق تر است. در آنجا، در فیلیپین، ثروتمندان مستقیماً ارتش را کنترل می کنند، در حالی که ارتش مستقیماً مردم را کنترل می کند. در تمام این مدت، حتی تظاهر به پوشاندن برگ انجیر در کنگره وجود ندارد. مستقیماً توسط ثروتمندان کنترل می شود. مزاحمت با هر گونه تظاهر معنا ندارد. اگر در فیلیپین از خط خارج شوید - اگر یک روزنامهنگار، یا یک مقام منتخب یا یک سازماندهنده جامعه باشید، سرتان به باد میرود.
- برای حفظ "نیروی کار کارآمد" برای اینتل و دیگران بهتر است.
اینجا، در ایالات متحده، در مدارس دولتی و در حالی که بیپروا به ورطه تلویزیون خیره میشویم، سرهای ما بهطور مجازی، اما نه کمتر کارآمد، منفجر میشود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا