آیا «Notown» تبدیل به همه شهر خواهد شد؟
نوامبر 10
6: PM 07
عابر پیاده روی گرافیتی در خیابانی در مرکز شهر در 20 نوامبر 2008 در دیترویت، میشیگان راه میرود. تخمین زده می شود که از هر سه شهر دیترویت یک نفر در فقر زندگی می کند و این شهر را به فقیرترین شهر بزرگ آمریکا تبدیل می کند. (عکس از اسپنسر پلات / گتی ایماژ)
نوشته راجر بابی
موتاون اکنون با نام "Notown" شناخته می شود زمان تیتر روی جلد مجله مربوط به چند هفته پیش.
نمادهای بصری افول دیترویت خیره کننده است. کارخانههایی که تانکها، هواپیماها و کامیونها را برای پیروزی ایالات متحده در جنگ جهانی دوم تأمین میکردند، پوستههای خالی و بدون پنجره هستند یا تسطیح شدهاند و تکههایی از بتن زخمی و فلز پیچ خورده را در میان علفهای هرز بر جای میگذارند. برخی از مناطق دارای گستره های وسیعی بوده اند که به طبیعت بازگشته اند، با قرقاول هایی که به دیترویت بازگشته اند تا در میان برس های وحشی و کنترل نشده ای که جایگزین ردیف هایی از خانه های ویران شده است، بخوابند.
بر اساس این گزارش، بیکاری رسمی 28.9 درصد است زمان، ایجاد ناامیدی و جوشش گسترده، خشم بی جهت. 70 درصد قتل ها حل نشده باقی می مانند.
اینجا در شهری که زمانی پایتخت طبقه کارگر آمریکا بود.
از یک طرف، دیترویت در اوج خود نشان دهنده سرعت بی امان خط مونتاژ، خواسته های خشن سرکارگران تمسخر آمیز و اقتدار عملا بی چون و چرای Big 3 بود. موفقیت محبوب در دیترویت در اواخر دهه 1970.)
اما دیترویت همچنین به عنوان مرکز قدرت طبقه کارگر، خانه کارگران متحد اتومبیل، که برادران رویتر رویتر، والتر و ویکتور رویاپرداز آنها، بر ضرب و شتم وحشیانه و تلاش برای ترور برای ایجاد نمادین ترین اتحادیه کشور غلبه کردند، ایستاد.
علیرغم چالش های ایجاد یک نیروی متحد از سفیدپوستان جنوبی، آفریقایی-آمریکایی ها، اروپای شرقی و سایر گروه های به حاشیه رانده شده که برای شغل به دیترویت هجوم آورده بودند، UAW در نهایت به میلیون ها آمریکایی کمک کرد تا با خانه های مناسب، ماشین های جدید و به طبقه متوسط وارد شوند. تعطیلات تأثیر UAW بر دستمزدها، مزایا و شرایط کاری بسیار فراتر از صنعت خودرو بود و به طور مستقیم به ارتقای استانداردها در صنایع غیر اتحادیه در سراسر اقتصاد کمک کرد. مهارت و قدرت قابل توجه کارگران خودرو برای همیشه (امید است) با نقاشی های دیواری قابل توجه دیگو ریورا در موسسه هنر دیترویت به یادگار بماند.
اما در حالی که UAW مغز و ماهیچهای برای تعطیل کردن قدرتمندترین صنعت آمریکا در اعتصابات گسترده بر سر مزایا و مزایا را داشت، هرگز قدرت نهادی برای باز نگه داشتن کارخانهها در زمانی که مدیریت میخواست آنها را ببندد یا جابجا کند، به دست نیاورد. UAW هرگز حق کمک به شکلگیری حیاتیترین تصمیمهای سرمایهگذاری Big 3 را در مورد خطوط تولید یا تصمیمگیریهای مربوط به مکان کارخانه به دست نیاورد. ادعای خودروسازان مبنی بر کنترل مدیریت یکجانبه بر تصمیمات کلیدی و پاسخگویی صرفاً به سهامداران و هرگز در برابر جامعه، به طور مستمر در سیاست های دولت توسط دولت جمهوری خواه و دموکرات، حتی در کمک های مالی اخیر GM و Chrysler به مالیات دهندگان، تقویت شد.
مستقیم ترین نتیجه تصمیمات سرمایه گذاری مدیریت، صنعتی زدایی دیترویت بوده است که از سال 87 1960 درصد از مشاغل تولیدی خود را از دست داده است. در همین حال، در سال 1993 هفته کسب و کار روی جلد مجله اعلام شد، مکزیک - جایی که اتحادیهگرایی مستقل سرکوب شده و دستمزدها حدود 10 درصد سطح ایالات متحده است - به دیترویت جنوبی تبدیل شده است. Big 3 همگی عملیات گسترده ای در مکزیک دارند و بسیاری از تامین کنندگان قطعات خودرو را به جنوب مرز با خود کشانده اند.
همانطور که توماس سوگرو در کتاب درخشان خود به نام The ریشه های بحران شهری، پیامدهای ناتوانی ساختاری اتحادیه قبلاً در اوایل دهه 1950 نمایان شده بود. نبرد مهمی بر سر مشاغل «فرار» در مجتمع فورد ریور روژ آغاز شد، جایی که فورد شروع به انتقال تعداد فزایندهای از مشاغل به کارخانههای جدید کرده بود تا از دستمزدها و مزایای اتحادیه جلوگیری کند. UAW Local 600، یکی از مبارزترین افراد محلی اتحادیه، در سال 1951 نبردی خشمگین را برای نجات مشاغل در برابر برنامه های فورد برای تمرکززدایی عملیات خود آغاز کرد.
Local 600 کمپین شدیدی را برای جلب حمایت عمومی به راه انداخت، با این استدلال که از دست دادن مشاغل فورد نه تنها بر کارگران و خانوادههای آنها تأثیر میگذارد، بلکه مغازهداران محلی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد که در فروش ضرر میکنند و شهرداریها به پایه مالیاتی آنها ضربه میزنند.
این کمپین به شدت مورد حمایت شورای ملی کار سیاهپوستان قرار گرفت. با پیگیری جدی جنگ صلیبی خود، Local 600 تعداد زیادی از شوراهای شهر در حومه شهر - دیربورن، اکورس، گاردن سیتی، ریور روژ و ملویندیل - را متقاعد کرد تا قطعنامههایی را تصویب کنند که استراتژی مشاغل «فرار» فورد را به چالش میکشد.
همراه با اعتراضات عمومی و حمایت سیاسی رسمی، UAW 600 شکایتی را با این استدلال که جابجایی مشاغل فورد نقض قرارداد 1950 محلی است، تنظیم کرد. سوگرو توضیح میدهد که این دعوای ابتکاری عناصر متعددی از روابط متعارف مدیریت کار را به چالش میکشد: سوگرو توضیح میدهد که «تحرک سرمایه یک حق مالکیت غیرقابل انکار است، نه مشمول نظرات یا مذاکره کارگران». این شکایت این فرض را به چالش میکشد که تعهد شرکت نسبت به سهامداران به جای کارمندانش است.»
با این حال، شکایت Local 600 توسط قاضی فدرال توماس بی. تورنتون به این دلیل رد شد که این قرارداد «حق تصمیم گیری در مورد مکان کارخانه و سایر مسائل کلیدی را در اختیار شرکت و فقط شرکت است».
در همین حال، رهبری UAW International ادعا کرد که کارخانههای فورد را در هر کجا که راهاندازی شوند سازماندهی میکند (مطمئناً بدون پیشبینی تغییر مقیاس بزرگ بعدی به سایتهایی مانند مکزیک) و حقوق انتقال کارگران رودخانه روژ را به دست آورد تا شغلی با سابقه کارشان دست نخورده پیدا کنند. دیگر کارخانه های فورد در دیترویت.
بنابراین، بینالملل مبارزه بزرگی را بر سر حق شرکتها برای جابهجایی آغاز کرد، موضوعی که بعداً در دهههای آینده اهمیت خود را افزایش داد. سوگرو نتیجه میگیرد: «در دهه 1950، UAW به طور فزایندهای تمایلی به به چالش کشیدن رهبری شرکتها در مورد مسائل بحثبرانگیز مانند سیاست مکانیابی کارخانه و سیاست استخدام تبعیض آمیز نداشت.
در واقع، تا اواخر دهه 1970، اکثر اتحادیههای بزرگ از طرح موضوع جابهجایی اجتناب میکردند، حتی با ظهور یک الگوی واضح و واضح از تغییر شغل شرکتها به جنوب متخاصم اتحادیهها.
رضایت از سرنوشت شهرهایی مانند دیترویت در گزارش سال 1980 کمیسیون ریاست جمهوری در مورد دستور کار ملی دهه هشتاد که توسط جیمی کارتر منصوب شد، در سیاست فدرال گنجانده شد. این کمیسیون ذهنیتی را که هنوز بر محافل سیاست گذاری نخبگان حاکم است، تشریح کرد:
ممکن است به نفع ملت باشد که خود را متعهد به ترویج سیاستهای اقتصادی و اجتماعی بینظیر از لحاظ موقعیت مکانی کند تا سیاستهای حساس شهری که صراحتاً یا سهواً به دنبال حفظ شهرها در نقشهای تاریخیشان هستند.
تلاش برای محدود کردن یا معکوس کردن فرآیندهای تغییر - برای هر نیت عالی - به معنای انکار مزایایی است که آینده ممکن است برای ما به عنوان یک ملت داشته باشد.
این بخشها از یک کمیسیون نسبتا مبهم مربوط به 29 سال پیش میتوانست بهعنوان دستورالعملهای تازهای برای گروه ویژه خودرو منصوب اوباما مورد استفاده قرار گیرد، که از جلوگیری از انتقال مشاغل کرایسلر با بودجه مالیاتدهندگان از ویسکانسین به مکزیک یا افزایش تولید GM در مناطق پایین امتناع کرد. سایت های دستمزد در خارج از ایالات متحده
تراژدی عظیمی که دیترویت نماینده آن است، در تمام شهرهای صنعتی که توسط شرکتهای خودروسازی و دیگر صنایع بزرگ رها شدهاند، بارها و بارها در مقیاس کوچکتر تکرار خواهد شد.
تا زمانی که حقوق مدیریت برای جابجایی محدود نشود و تعهدات اجتماعی رعایت نشود، مطمئناً تعداد بیشتری از "نوتاون ها" در سراسر آمریکا در راه هستند. دیترویت به سادگی ابتدا به آنجا می رسد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا