سیب زمینی داغ از تعداد زیاد کمربند پرهیز کنید:
نیاز به پیوند ایجاد شغل با سیاست صنعتی
نوشته کارل دیویدسون
ادامه دهید ادامه دهید
اگر می خواهید این روزها مدافع سیاست گذاری خوبی برای مشاغل باشید، دو نقطه شروع به شما کمک زیادی می کند. یکی این است که پرده های ملی خود را بردارید و اقتصاد را در سطح جهانی ببینید. دوم این است که بفهمیم چگونه نیاز به درآمد برای تأمین مالی ایجاد مشاغل جدید را می توان با افزایش مالیات بر ثروت غیرمولد به بهترین وجه پر کرد.
یک مثال خوب از این مشکل، ستون نوشته رابرت ساموئلسون 'ایجاد شغل 101' در واشنگتن پست 12 سپتامبر است. اگر به سادگی از طرح درس او پیروی کنیم، در نهایت مشاغل جدیدی در جهان سوم ایجاد میکنیم – و این کار را عمدتاً به هزینه افراد اشتباه در خانه انجام میدهیم.
ساموئلسون استدلال خود را به اندازه کافی عاقلانه با تأکید بر اینکه چگونه افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات باعث ایجاد شغل میشود، آغاز میکند و دولت باید در آن نقش داشته باشد. اما سپس به بیراهه می رود:
"اگر دولت مالیات کمتری دریافت کند، وام بگیرد یا تنظیم کند، این پول نزد خانوارها و مشاغل باقی می ماند، که آن را برای چیز دیگری خرج می کند و در نتیجه مشاغل دیگری ایجاد می کند. سیاست تعیین می کند که ما چقدر درآمد خصوصی را به خدمات عمومی اختصاص می دهیم.
در مورد این مشاهدات، یک استثنا آشکار وجود دارد. در شرایط رکود، دولت می تواند با استقراض شغل ایجاد کند، در حالی که اقتصاد خصوصی هزینه نمی کند.
در مورد اول، اصلاح مالیاتها به گونهای که هم افراد و هم کسبوکارها پول نقد بیشتری برای خرج کردن در مورد محل و نحوه خرج کردن پول داشته باشند. استفاده از درآمد اضافی برای پرداخت ویزا کارت کمک چندانی به ایجاد شغل نمی کند. و اگر آن را در وال مارت یا سایر فروشگاه های بزرگ باکس خرج کنید، مقداری تقاضا برای استخدام کارگران بیشتری در چین یا مالزی ایجاد خواهید کرد، اما در اینجا زیاد نیست.
در مورد دوم، ایجاد شغل صرفاً با وام گرفتن همیشه عاقلانه نیست. مطمئناً به درآمد بانک ها و دارندگان اوراق می افزاید. اما بسیار هوشمندانه تر است که با مالیات تدریجی به دنبال مجموعه های غیرمولد سرمایه بروید. پیشنهاد مالیات تراکنش مالی بر سفته بازان وال استریت یک مثال عالی است.
قانون سرانگشتی، مالیات بر فعالیت هایی است که می خواهید از آنها جلوگیری کنید، مانند قمار غیرمولد در مشتقات، در حالی که به تلاش هایی که می خواهید تشویق کنید، مانند استارت آپ های جدید تولید سبز، یارانه می دهید. به آن «سیاست صنعتی» می گویند و به همین دلیل است که برخی از کشورهایی که چنین سیاستی دارند، مانند چین و آلمان، بهتر از سایرین در برابر طوفان های اقتصادی مقاومت می کنند.
اگر قرار باشد برنامه شغلی جدید اوباما به هر حال توسط یک کنگره متخاصم خنثی شود، آن دسته از سیاستمدارانی که در ایجاد شغل جدی هستند، بهتر است برای بهترین گزینه ها مبارزه کنند، برنامه های مستقیم دولتی که بودجه افزایش تقاضای محلی برای نیروی کار و مواد خام محلی را تامین می کند. اگر همه شهرستانهای کشور برای ساختن یک مزرعه بادی یا آرایه خورشیدی بهعنوان یک شرکت برق عمومی بودجه مالی میگرفتیم، شروع خوبی بود. همینطور ساخت خطوط برق جدید و عظیم «شبکه هوشمند» برای انرژی پاک و سبز.
وقتی اپوزیسیون سرمایه مالی در کنگره سر خود را بالا میبرد تا چیزی را که برای دیگران کاملاً منطقی است از بین ببرد، آنگاه دقیقاً خواهیم فهمید که چه کسی بخشی از مشکل است و چه کسی بخشی از راهحل است. اگر شفافیت سیاسی در اینجا به شکلی گسترده بدست آوریم، در موقعیت بسیار بهتری برای جمع آوری قدرت مردمی مورد نیاز برای به دست آوردن آنچه واقعاً نیاز داریم خواهیم بود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا